Sunday, February 28, 2010

Faraj Sarkouhi radio farda radiofarda فرج سرکوهی balkanization of Iran federalism federal

اعلاميه "راديو فردا" (متعلق به چين و روسيه!)
پيرامون "زبان مادری و دموکراسی" و ‌ا‌عتراض به
"ناديده" گرفتن "روز جهانی زبان مادری" در "رسانه های ايران"


وزارت خارجه ايالات متحد
بقلم فرج سركوهی (+)
٧ اسفند ماه ١٣٨٨ اسلامی

به اميد اينكه هم ميهنان بخوانند، و با دقت بخوانند.

"مجموعه ژئوپوليتيکی که در سراسر تاريخ مدون خود،از دوران مادها و امپراطوری هخامنشی تا کنون،ايران ناميده می شود،همواره کشوری چند زبانه بوده و زبان های پهلوی کهن،ميانه و فارسی دری، برخلاف برداشت برخی ناسيونالست ها، هرگز از مولفه های مليت و هويت ايرانی و از شاخصه های تعلق به اين مجموعه نبوده است..."

"استعدادهای ترک زبان چون نظامی گنجوی و مولوی..."

"محروم بودن ايرانيان غيرفارسی زبان از حق آموزش و انتشار آثار به زبان مادری،حذف زبان های غيرفارسی از رسانه ها و اسناد و مکاتبات اداری مناطقی که اکثريت يا تمامی ساکنان آن ها به زبانی جز فارسی سخن می گويند، سياست سرکوب سازمان يافته زبان های غيرفارسی به دوران پهلوی اول و دوم در تداوم اين سنت نقشی مهم داشتند."

"ايدئولوژی رسمی حکومت ايران به دوران پهلوی اول، که مدارس مدرن در سراسر کشور تاسيس شدند، بر بستر «احياء عظمت گذشته شاهنشاهی کهن ايرانی» و ناسيوناليزمی نزديک به شوونيزم شکل گرفته بود و هم از اين روی زبان فارسی نه فقط به عنوان زبان رسمی و اداری،که به عنوان تنها زبان مجاز نهادهای آموزشی،رسانه ها و انتشارات و... تعيين و ديگر زبان های موجود در ايران از حق آموزش و انتشار و در نتيجه از حق رشد و ارتقاء محروم شدند. پهلوی دوم نيز سياست رضا شاه را در مورد سرکوب زبان های غير فارسی پی گرفت."

"گرايش های تجزيه طلبانه ای را که گه گاه و به شکل های گوناگون در تاريخ ايران رخ نموده و رخ می نمايند (بجز دو سه نمونه در قرن بيستم، آنهم با ياری آشكار بيگانگان، در كدام دوره در تاريخ ايران گرايش های تجزيه طلبانه "رخ" نموده؟) نيز می توان در برخی از ابعاد آن بر مبنای اعتراض به تبعيض زبانی بررسی کرد (ميتوان، ولی از ديد اينان بايد) هر چند در اين عرصه عوامل تاريخی، سياسی و .. ديگری نيز درکاراند." (طبيعتا ا‌ستيت دپارتمنت عزيز، سازمان سيا و شركای مافيائی از جمله "عوامل ديگر" بحساب نمی آيند)

"تجربه های موفق آموزش به زبان مادری در کشورهای چند زبانه جهان نشان می دهند که تحقق اين طرح در ساختاری که در آن همه قدرت ها در دولت مرکزی متمرکز است عملی نبوده و رفرم هائی چون آموزش به زبان مادری، بدل شدن رسانه های تک زبانی به رسانه های چند زبانه، نوشتن مکاتبات و اسناد اداری به زبان رايح هر منطقه و زبان رسمی و.. جز با گذار از نظام های متمرکز به سوی اشکالی از خودمختاری و نظام های فدراتيو ممکن نيست."

"تجربه های تاريخی نشان می دهند که تحميل زبان واحد بر همه مليت ها و اقوام يک کشور چند زبانه بخشی از سياست های حکومت های استبدادی است."

به گفته "راديو فردا"، "اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی برخی حقوق زبان های غير فارسی را به رسميت می شناسد اما برخی از مهم ترين آن ها،از جمله حق آموزش به زبان مادری را انکار می کند. بر اساس اين اصل «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ايران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی بايد با اين زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدريس ادبيات آن ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است»." استيت دپارتمنت، مدافع جهانی دمكراسی و حقوق بشر، توضيح ميدهد: "بند اول اين اصل چند زبانه بودن مردم ايران را می پذيرد اما با تاکيد بر آن که «کتب درسی بايد» به زبان فارسی نوشته شوند،حق آموزش به زبان های مادری گوناگون و رايج در ايران را نفی می کند."

=====================
دو پيام از خوانندگان مقاله:

سعید از بلژیک: "یادداشت بالا فارغ از هر گونه دقت و پر از اطلاعات غلط است.
چون در اینجا تنها نظرم را آنهم به صورتی کوتاه می توانم بنویسم، تنها به یکی از اشتباهات نویسنده اشاره می کنم: درست است که تنها زبان رسمی در کشور فرانسه، فرانسوی است و در مدارس این کشور نیز تنها زبان آموزش، فرانسه است، اما برخلاف نوشته آقای سرکوهی این کشور تک زبانه نیست. زبان های کاتالان (در جنوب و جنوب غربی)، نرمان(در شمال و شمال غربی)، فلمان یا هلندی (در شمال) و آلمانی یا آلزاسین (در شرق)، زبان مادری میلیون ها فرانسوی است. دهها زبان و دیالکت دیگر از جمله باسک و کرس نیز در این کشور صحبت می شود. لازم به یادآوری است که در ابتدای قرن هجدهم تنها پانزده در صد مردم فرانسه به فرانسوی سخن می گفتند."

ایرانی: "شما که دم از وطن پرستی می دهید (؟!) چگونه به خود اجازه می دهید میراث بزرگ ایرانیان را ترک بخوانی شما برچه اساسی مولوی را ترک زبان می دانید. شما نیز سیاست ترک های ترکیه را ادامه می دهید. وقتی ما ایرانیان خود این گونه بزرگترین شخصیت های ملی را به بیگانگان نسبت می دهیم، آنها نیز به خود حق می دهند خلیج فارس را ازآن خود بدانند. ابوعلی سینا را کویتی ،فارابی را قزاق ، زرتشت را افغانی، مولوی و نظامی ترک . درود بر همه بزرگان ایران زمین. دولت در ازبین بردن خرد فرمنگ ها مقصر نیست ؛خود مقصریم که تلاشی برای زنده کردن زبان ها و فرهنگ ها نداریم . زنده باد ایران زنده باد ایرانی . ازطرف یک لک زبان درود بر همه ی فرهنگ دوستان"

+
"جنبش سبز و زبان مادری" (روز "آنلاين")

اطلاعیه مطبوعاتی "مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران": [مِستِر] احمد باطبی، سخنگوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در خصوص موانع بهره مندی این حق از حمایت جامعه مدنی معتقد است "عمده دلیل مخالفت با آموزش به زبان مادری را میتوان این برداشت کلیشه ای و نادرست گروهی که آموزش به زبان مادری را برابر با تجزیه طلبی می دانند، به حساب آورد"

Friday, February 26, 2010

ناصر د. خلیلی islamic art islamic arts Fravahr.org

نمایشگاه ”خلیلی“!

تارنمای فرَوَهَر

چند ماهی است که نمایشگاهی به نام ”هنرِ اسلامی“، در ”انستیتو دو موند عرب“ (خانۀ عرب Institut du Monde Arabe) در شهر پاریس برپا شده است (از ٦ اکتبر ۲۰۰۹ تا ۱۴ مارس ۲۰۱۰) که نامِ دیگرِ این نمایشگاه ”نمایشگاه خلیلی“ می باشد.

آزردگی ما ایرانیان از برای آنست که آنچه را که از ”ایران“ است به نام ”هنرِ اسلامی“ به نمایش گذاشته اند.

Tentacles of the new shahs John Lyons 2500

از آنجا كه محمد رضا شاه پهلوی از ديد قاتلينش و سر بران ايران به يك "اختاپوس" هشت پا هم شباهت داشته و دارد، طبيعتا مهم ترين روزنامه استراليا هم بايد، ضمن احترام به خمينی دجال و تاييد انقلاب شكوهمند، او را با خامنه ای و احمدی نژاد يكی معرفی كرده، و پروپاگاند كثيف، ضد توتاليتر و حقوق بشری خودش را با تيتر "بازوهای (اختاپوسی-tentacles) شاه های جديد ايران" بچاپ برساند.

"پس از سال ها تهديد، سركوب و اشارات متظاهرانه به نخستين امپراتوری پارس، هدف اصلی مردم در انقلاب اين بود كه خودشان را از شر شاه خلاص كنند... با بهره گيری از خشم مردم از افراط كاری های شاه بود كه رهبر انقلابی ی اسلامی روح الله خمينی اعلام كرد: اسلام آمد تا كاخ های ستم را ويران كند...

ولی بسياری از همان مردم اكنون به ياری مير حسين موسوی آمده اند و ٢٥٠٠ سال پس از نخستين امپراتوری پارس، آنچه كه اكنون ايران ناميده ميشود خونريزی بيشتری را در برابر ميبيند..."

روزنامهء انگليسی زبان همچنين تذكر ميدهد كه خامنه ای نبايد با آيت الله خمينی نازنين كه از محبوبيت ويژه ای در ميان مردم ايران برخوردار است اشتباه شود، چرا كه خامنه ای، كه از همان آغاز ‌استوارنامهء مذهبی اش زير پرسش بوده، "يك نوع شاه مذهبی است" كه دارد در تجمل و ثروت غلت ميزند. (بازتاب "افشاگری های" آن چاقوكش را در رسانه های اپوزوسيونی بياد داريد؟)

===========
هدف از اين يادداشت: هم ميهنان بسيار فرهيخته، دانشمند و كله پوكی كه هم صدا با "اپوزوسيون" شعار مرگ بر چين ميدهند، مرگ بر روسيه را فراموش نكنند!

Thursday, February 25, 2010

blog comments marjan satrapi ebrahimi

پيامی برای يك هم ميهن گرامی

بخش پيامهای وبلاگ

Sunday, February 21, 2010

Amir Sepehr Reza Shah the Great سوم اسفند



"گرچه پهلوی ها حتی اجسادشان هم در ايران نيست، اما چو نيک و با چشم جان بنگری، نفس و روح آنها را در همه جای ايران و هر جا که چند ايرانی پاکنهاد حضور داشته باشند به نيکی حس خواهی کرد... در جوانمردی رضاشاه بزرگ همين بس که به محض رسيدن به پادشاهی، دستور داد استخوانهای کريمخان زند را از زير پای قاجار های وحشی و بی فرهنگ در آورده و با احترام به شيراز انتقال داده و در آنجا بخاک سپرده و برايش آرامگاهی شايسته بنا کنند ... او پس از رسيدن به قدرت نه تنها حتی يک نفر از طايفه قاجار را نکشت، بلکه حتا به آنها پست و مقام های بالای حکومتی هم داد. خود گفته بود: «اينها با پول اين ملت پاپتی و گرسنه درس خوانده اند و بايد به اين مردم خدمت کنند.»...

اگر روح الله خمينی بار ها گفت که "ما هر چه می کشيم از دست آن پدر و پسر است" کاملآ حق داشت، چرا که آن پدر و پسر ميراث ها و ارزشهای اخلاقی و فرهنگی از خود بجای نهادند که حتا در نبودشان هم رژيم خمينی را در بعد فرهنگی و اخلاقی به سختی شکست داد. به دستمايه همان ميراث ها هم بود که رژيم اسلامی هر چه سعی کرد که از مردم آريامهری ما مردمانی چون سعودی ها و افغانها و زنگباری ها و سودانی ها ... بسازد که موفق نشد که نشد."

استبداد خاندان پهلوی، بلای جان ملا ها !
سرانجام هم همان «استبداد خاندان پهلوی» اين رژيم را بزير خواهد کشيد

نوشته ای از امير سپهر
برای گراميداشت هشتاد و نهمين سالگشت برآمدن رضا شاه بزرگ

+

Saturday, February 20, 2010

rahesabz.net greens

"جهتی که امروز کشور به سمت آن می رود مشابه تغییری است که در سال ١٣٤٢ در رژیم پهلوی رخ داد و رژیم اقتدارگرای پهلوی به رژیمی سلطانی تبدیل شد. گذار به دموکراسی از یک رژیم سلطانی به مراتب دشوارتر، نامطمئن تر، و پرخطرتر از گذار از یک رژیم اقتدارگراست.... در رژیم های سلطانی از آن جا حیات و ممات کل نخبگان سیاسی بسته به اراده و تصمیم سلطان است و تکثر چندانی در بین نخبگان سیاسی وجود ندارد، امکان وقوع هیچ یک از سناریوهای مذکور مطرح نیست. به همین دلیل، گذار از رژیم های سلطانی عموما گذارهایی خشونت بار سریع و غیرقابل کنترل هستند، و با بروز خشونت و غیرقابل مهار شدن گذار احتمال دموکراتیک بودن آن نیز به میزان بسیاری افول می کند. این همان اتفاقی بود که در انقلاب ایران در سال ١٣٥٧ نیز افتاد، رژیم سلطانی محمدرضا پهلوی هرگونه احتمال انتقال مسالمت آمیز قدرت به مخالفان میانه روتر با محوریت جبهۀ ملی، نهضت آزادی، و شخصیت هایی چون آیت الله شریعت مداری را متنفی ساخت، و شرایط را برای قدرت گیری اپوزیسیون تندرو با محوریت آیت الله خمینی و در نتیجه گذار از یک گونه رژیم غیردموکراتیک به رژیمی غیردموکراتیک از گونه ای دیگر مهیا ساخت."

"جنبش" راه سبزالله ("جرس")

Mohsen Kadivar die welt greens Monarchy

"[آیت الله دکتر] محسن کدیور بر آن است که ایرانیان در پی چهار نوع جمهوری هستند. او جمهوری خواهان ایرانی را به چهار گروه دسته بندی می کند که گروه اول سرقدرت است و می خواهد "جمهوری اسلامی" را آنچنان که هست نگهدارد. گروه دوم می خواهد تفسیری"معقول" از قانون اساسی موجود ارائه دهد. گروه سومی هست که "جمهوری اسلامی" را بدون "ولایت فقیه" یعنی بدون رهبر انقلاب می خواهد و گروه چهارم سر درپی جمهوری غیردینی دارد. کدیور باور دارد که حکومت پادشاهی پارلمانی در ایران اقبالی ندارد."

دی ولت؛ ١٩ فوريه ٢٠١٠
برگردان از تارنمای ايران در جهان

+

Wednesday, February 17, 2010

Iran’s Royal Opposition newsweek Shahzadeh Reza Pahlavi translation

در "برگردان" گفتگوی يك هفته پيش نشريه "نیوزویک" با "رضا پهلوی" كه در تارنمای دفتر ايشان منتشر و در چند تارنمای "اپوزوسيونی" هم بازتاب داده شده است، آمده است: "رضا پهلوی ۱۷ سال داشت که انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ پدر وی شاه ایران را وادار به خروج از کشور کرد." اين يك برگردان دروغين از جملهء آغاز كنندهء مقالهء "نيوزويك" عزيز است، چرا كه واژهء "escape" (فرار) كه اين نشريه بكار برده، ‌از برگردان حذف شده است. مقاله اينگونه آغاز ميشود: "رضا پهلوی ۱۷ سال داشت که در سال ١٩٧٩ پدرش شاه ایران از کشور فرار کرد."

Saturday, February 13, 2010

22 bahman 22bahman demonstrations

در اين سرما و پرچم شير و خورشيد بدست به "تظاهرات" رفتند تا طوطی وار شعارهای "مرگ بر احمدی نژاد"، "مرگ بر ديكتاتور" و "مرگ بر خامنه ای" بلندگو بدستان آمريكايی (سبزالله) را سر دهند! براستی عقل و شعور كسانی كه سی سال پيش شعار "گشاد گشاد راه نرويد" ميدادند بمراتب از عقل و شعور ‌اينان، هر كه باشند، بيشتر بوده است.

hadi khorsandi keyhan kayhan of london 2500 هادی خرسندی

"نقطه‌ عطف یا سرآغاز انقلاب ٥٧ نقطه نبود، خط بود. خطی که از دورها می آمد. از کنار مزار میرزاده‌ عشقی و نعش زمین‌دارانی که خفه‌شان کرده بودند و جنازه‌ دولتمردی که چکمه‌ شاه به کمرش خورده بود. خطی که از احمدآباد می گذشت و از کنار کشته‌های ٢٨ مرداد رد می شد و شلاق استوار ساقی را طی می کرد و به خون کشته‌گان توده‌ای رنگ می شد و چادرهای ابریشمین سران کشورها را در تخت‌جمشید زیارت می کرد و به نور جشن هنر روشن می شد و از دانشیان و خسرو گلسرخی می گذشت و..."

"شاه‌ در [جشنهای] ٢٥٠٠ ساله شاهنشاهی غرور و تکبر شاهانه‌ خود را بر مردم ایران و به‌ رخ کشورهای منطقه‌ کشید"

"[با برگزاری جشنهای ٢٥٠٠ ساله شاهنشاهی] شاه می خواست به همه‌ی پادشاهان گذشته‌ ایران بفهماند چه جوری باید ولخرجی کرد."

"در موسیقی اگر شاه از نتی خوشش نمی آمد آن را از خطوط حامل آویزان می کردند اما اگر شهبانو از کون‌برهنه‌ای خوشش می آمد می گفت کنار خیابان‌های شیراز برنامه اجرا کن"

"اقلیت‌های ملی"

از طويلهء "كيهان لندن" (+) (استقبال در سايت های طالبانی-بارزانی)
"گفتگو" ی مِستِر محمد محمدی (كه طبيعتا ارادت ويژه ای هم به الين شيولينو دارد) با يك مفلوك ايرانی نما.

+
"مُنگليسم يا انتلکتواليسم"

Friday, February 12, 2010

goobeen

پاسداشت بیست و دوم بهمن ماه!

ذره بین و بلندگو

Shirin Ebadi's interview with The Sunday Telegraph شيرين عبادی

ساندِی تلگراف: "آيا تظاهركنندگانی كه در ايران به اعدام محكوم شدند، عادلانه محاکمه شدند؟"

برنده جايزه صلح نوبل: "اعدامهای اخير در ايران قابل توجيه نبودند و من مخالف اش (!) هستم."

"Sunday Telegraph"؛ انگلستان
٦ فوريه ٢٠١٠

Thursday, February 11, 2010

zbigniew brzezinski islam Iran guardian 22bahman 22 Bahman ٢٢ بهمن

"مايه سربلندی اوباما است كه كوششی براستی مستلزم سعی و پشتكار را برای باز مشخص كردن دیدگاه جهانی ايالات متحد و دوباره مرتبط كردن ايالات متحد با متن تاريخی و در حال ظهور قرن بيست و يكم تقبل كرده است. او اين كار را فوق العاده خوب انجام داده است. در كمتر از يك سال، او بطور فراگير سياست خارجی ايالات متحد را در پيوند با مسائل پراهميت اصلی ی جغرافيايی-سياسی دوباره ذهنی كرده است: يك- اسلام دشمن نيست. دو- ...."

زیبیگنیو برژینسکی
نشريهء امور خارجه؛ ژانويه/فوريه ٢٠١٠
===================‌
"٣١ سال پيش در چنين هفته ای، آيت الله خمينی پس از ١٥ سال تبعيد به تهران بازگشت. اين سالروز معمولا با راهپيمائی های پيروزمندانه بياد آورده ميشود. ولی نه اينبار: اعتراض كنندگان برای تظاهرات بزرگی بر ضد رژيمی كه به گفته آنها به اسلام خيانت كرده نقشه ميكشند."

از تبليغات گاردين جهت بزرگداشت انتقام ٥٧
يكشنبه ٧ فوريه ٢٠١٠

time magazine Iran's Anniversary: The Opposition Tries to Thwart a Crackdown

"٣١ سال پس از سقوط ديكتاتوری وابسته به آمريكا ی شاه محمدرضا پهلوی، جمهوری اسلامی فرمول تازه ای را برای گراميداشت سالروز انقلاب تهيه كرده است. دولت شمار زيادی از مردم را از سراسر كشور سوار اتوبوس ميكند تا در نمايش در خيابانهای تهران، كه با نقاشی های ميهن پرستانه ی كودكان دبستانی آذيين شده اند، شركت كنند. همزمان نيروهای نظامی نمايش های رزمی اجرا ميكنند و دولتمردان به سخنرانی هايی پر از لفاظی های ضد آمريكايی ميپردازند. ولی امسال، جنبش اپوزوسيون ايران ميخواهد فيلمنامه را تغيير دهد..."

از نشريه غير "وابسته به آمريكا" و دمكراتيك "تايم"، كه بمناسبت سالگرد انتقام ٥٧ مقاله را با بزرگترين تيتر روی صفحه نخست سايتش منتشر كرده، چرا كه پای "ميراث" گرانبهای "انقلاب" در ميان است و بتازگی رهبرانی سر كار آمده اند كه نه تنها "معيارهای دمكراتيك جمهوری" دست نشانده را رها كرده، كه "مشروعيت معنوی اسلام" را هم بخطر انداخته اند.

در ميان مقاله، "تايم" خواننده را به ديدن يك سری عكس از "صعود و سقوط شاه ايران" (كه بيش از يك سال است كه در اين تارنما به نمايش گذاشته اند) تشويق ميكند و زير هر فرتور شرحی ميدهد. از فرتوری كه پادشاه ايران را در آغوش پدر "چند زنه" اش نشان ميدهد بگذريد، به "خفه كنندهء هر دگرانديش" و ولخرجی های جشنهای ٢٥٠٠ ساله هم خواهيد رسيد.

Wednesday, February 10, 2010

Pouya Alimagham pbs tehran bureau frontline Iran

نكته قابل توجه در مقاله ای كه در تارنمای تلويزيون ملی و خيلی "مستقل" آمريكا (PBS) در بخش ويژه تبليغاتش برای سبزالله (همان "Tehran Bureau") بقلم يكی از ايرانی نمايان سايت منفور "Iranian.com" منتشر شده، و در آن شرايط ويژه "جنبش" سبز شيخ موسوی و شركا با شرايطی كه امام سيزدهم در پيش از "انقلاب" بسر ميبرد همسنجی ميشوند، اين است كه تلويزيون ملی آمريكا كوچكترين درنگی از ستايش آشكار از خمينی، دشمنی اش با انقلاب سپيد و معرفی اش بعنوان يك مدافع قانون اساسی در برابر "نيروهای ‌امنيتی خوفناك شاه" ا‌ز خود نشان نميدهد.

يادآوری شود كه اين همان "Tehran Bureau" ای است كه برای ندا فيلم هم ميسازد، تا ايرانيان كور و كر خود برايش تبليغ كنند و اپوزوسيون گوش به فرمان ارباب آنرا در "تلويزيونهای سلطنت طلب" پخش كرده، برای قاتلين راستين ندا ها در اين ٣١ سال جفتك هم بياندازد.

Tuesday, February 09, 2010

deutsche welle Persian service republicans

"صبح روز انقلاب که سرود بهاران خجسته باد ازرادیو شنیده می‌شد، پنجره را بازکرده سینه را از هوای خنک بهمن ماه پرکرده با خود گفتم: از میان رفقایم من زنده ماندم و ایران بدون شاه را دیدم، حال می‌توانی اسلحه را زمین بگذارم، به خانه بازگردم و خانواده را درآغوش گیرم..."

"شادی و آزادی، بهمن ۱۳۵۷" (يا وای كه انقلابمان را دزديدند)
دویچه وله

به گفته دویچه وله، ­این فقط سران جمهوری اسلامی ("مجمع روحانیون مبارز"، موسوی، و...) نیستند که "از خود می پرسند چه می خواستیم، چه شد." هه هه هه! نه! همزمان با اينان، ايران فروشان برونمرزی كه دویچه وله "روشنفکران چپ و لائیک" مينامد هم جهت "آگاهی" خواننده زحمت كشيده به این پرسش پاسخ می دهند. از جمله...

شهرنوش پارسی‌پور
علی کشتگر
مسعود فتحی، اتحاد جمهوریخواهان (مدیر سايت "عصر نو")
فرزانه عظیمی، اتحاد جمهوریخواهان
مریم سطوت، اتحاد جمهوریخواهان
شهلا فرید - پشتيبان سکولار سبزالله

ebrahim yazdi mehdi bazargan nehzate azadi nytimes csid Egypt


"اگر شما در دهه های ٦٠ و ٧٠ [ميلادی] در آمریکا بوده اید، ‌شايد از پيش با ابراهيم يزدی بعنوان يكی از نخستين پايه گذاران و ماموران اتحادیه دانشجویان مسلمان، جامعه اسلامی هوستون بزرگ و اتحادیه اسلامی پزشکان آشنايی داريد. شايد خانواده ای را كه بخش ثابتی از گردهمايی های سالانه اتحادیه دانشجویان مسلمان بود بياد می آوريد: ابراهیم ، همسرش سرور و ٦ فرزند آنها... شايد همچنين می دانید که ابراهیم یزدی بمدت ٦٠ سال یکی از رهبران اصلی کوشش هائی برای تبدیل كشورش ایران به مکانی که انسان ها رها از بی عدالتی و ظلم، زندگی خلاقی داشته باشند، بوده است."

فراخوان برای آزادی دکتر ابراهیم یزدی
در تارنمای رسمی سازمان اخوان الكاريزماتيك (+)

البته من اين نامه را نخستين بار چند هفته پيش در يكی از تارنماهای مسلمانان آمريكا ديدم، ولی لينك "منبع" در تارنمای اخوان المسلمين به سازمانی دمكراتيك و حقوق بشری در آمريكا بنام "مركز مطالعات اسلام و دمكراسی" است، كه آن هم ديدنی است!

=============
"بزرگداشت پانزدهمین سال فقدان مهندس مهدی بازرگان در پاريس"
(با منصور بيات زاده ، احمد سلامتيان و مهدی ممکن)

"انقلاب شکوهمند بهمن ...... متأسفانه هم اکنون تعدادی از اعضای رهبری و فعالين نهضت آزادی ، از جمله دکتر ابراهيم يزدی باتفاق تعداد زيادی از آزاديخواهان و مخالفين استبداد و ديکتاتوری، آنهم بخاطر اعتراض به قانون شکنی های دولت آقای احمدی نژاد و دفاع از خواست «رأی من کو» در بازداشت بسر می برند ...... احمد سلامتيان با اشاره باینکه خودش در نزدیک ٤٥ سال اقامت در پاریس ناگزیر در غربت تبعید در مجالس ترحیم وبزرگداشت کسانی چون محمد مصدق, کاظم سامی , مهدی بازرگان, کریم سنجابی, یدالله سحابی, محمود مدیر شانه چی سخن گفته است گفت این همگی از شجره طیبه پیروز مندان دنیای اخلاق و قربانیان خداوندان غالب قدرت بوده اند...."

Saturday, February 06, 2010

anti-Pahlavi news

"محمدرضا شاه در طول حيات خود، زندگي زناشويي سالمي نداشت، و به تمام معنا فردي عياش بود، سليقه وي جنبه‌ي جهاني داشت، وي همه نژادها را دوست مي‌داشت و نژاد اروپايي بيشتر مورد علاقه شاه بود و علاقه‌مند بود با يكي از آنها ازدواج كند. شاه ديوانه‌ي عياشي بود، او نه مانند يك پادشاه باوقار بلكه مانند يك لات هرزه به دوره‌گردي در خارج از كشور مي‌پرداخت."

"همه زنان شاه"؛ كارخانه توليد لجن "فارس" (جمهوری اسلامی)

Manouchehr Yazdi seculargreens newsecularism

"اقتدار نظامی ایران در پهنه آسمانها و ابها و خشکی و نیز قدرت سیاسی ایران در عرصه سیاست بین المللی وهمچنین حضور جدی نیروهای متخصص و کاردان ایرانی در محافل و مجامع علمی و اقتصادی و صنعتی و هنری جهان ، سبب رشک و حسادت کشور های همسایه و نگرانی قدرتهای استعمارگر و وحشت کارتل های نفتی و سرمایه داری خون آشام غرب گردید ... تا آنجا که آژیرهای خطر از هر سو به صدا در آمدند و نسخه فرو پاشی اقتدار ایران نوشته شد و عاقبت نقطه پایانی بر آغاز یک جریان نهادند..... و امروز این تروریسم است که بر جنازه مدرنیسم و سکولاریسم فریاد مستانه میزند وجهان سر مایه داری بر ویرانه های به خون و آتش نشسته خاور میانه به رقص و پایکوبی در آمده است .... !!"

منوچهر يزدی؛ "پایانی بر یک آغاز"

--------------------
سرور يزدی فرنام نوشته را "تفی بر سكولارچيان عمو سام" ميگذاشتند هم بد نميبود.‌

Tuesday, February 02, 2010

propaganda irib

سه نمونه كوچك از برنامه‌های صدا و سيمای
جمهوری اسلامی برای "دهه فجر"

"تفنگچي‌ها" : "اين برنامه مستند درباره مبارزات عشاير ايران عليه حكومت پهلوي بخصوص ظلم‌ها، تبعيدها، اعدام‌ها، تحقيرها و ... كه پهلوي اول در حق مردم عشاير كرده است، پخش مي‌شود."

"آب در هاون" : اين برنامه به تلاش کشورهای شرقی و غربی برای عدم فروپاشی رژیم محمدرضا می پردازد. از کارشناسانی که قرار است با آنها در چهارچوب این برنامه گفتگو صورت گیرد می توان به موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی، رفیق دوست، سردار محمدزاده، موسی حقانی، صادق طباطبایی، عزت االله سبحانی وابراهیم یزدی اشاره کرد. ("فارس": "در کنار بخش هاي مستند و داستاني، کارشناساني همچون علي اکبر ولايتي ، حجت الاسلام سيدحميد روحاني، موسي حقاني، صادق طباطبايي ، سيدمصطفي تقوي، حسين شمسايي و ناصر ميناچي به تحليل و بررسي و همچنين بازگويي خاطرات شان از سال هاي پاياني حکومت پهلوي و نقش نيروهاي خارجي در تاسيس و حفظ حکومت فوق مي پردازند." )

"آواز در باران" : "داستان سريال آواز در باران درباره زندگي پرافت‌ و اخيز يك سرهنگ تبعيدي در دوران پهلوي است كه از فرمان تير تعدادي از مبارزان سر باز مي‌زند. وقتي اين خبر به مقامات بالاتر گزارش مي‌شود، سرهنگ خلع درجه شده و به زاهدان تبعيد مي‌شود... علاوه بر اين، سرهنگ كه ذوق نويسندگي هم دارد، شروع به نوشتن رماني با موضوع مشكلات اجتماعي مي‌كند. مجموع اين اتفاقات باعث مي‌شود ساواك و نيروهاي امنيتي نسبت به او حساس‌تر شوند..."

+

Mir-Hossein Mousavi green greens cnn

"بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندانها و کشتن بیرحمانه مردم در خیاباها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند نشان دهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام [مستبد و منفور] شاهنشاهی است.... آن قرائت از اسلام که مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله می نامد و مردم را قسمت قسمت می کند تا عده ای بجان عده ای دیگر بیفتند [هم] متاثر از فرهنگ شاهنشاهی است."

میرحسین موسوی
ريشه های از ميان نرفته "دیکتاتوری شاهنشاهی" در جمهوری عزيز آمريكايی-اسلامی
سه شنبه ۱۳ بهمن ١٣٨٨ اسلامی
بازتاب در رسانه های حقوق بشری

"پارس ديلی نيوز" (از زباله دان های اپوزيسيونی): "٢٢ بهمن، از آزادی تا آزادی"

+
سبز الله در نوفل لو شاتو (يا اينجا در "راديو فردا")