Monday, November 30, 2009

foreign policy The FP Top 100 Global Thinkers Zahra Rahnavard Abdolkarim Soroush

حاجيه زهرا رهنورد: سومین انديشمند برگزیده جهان!

ماهنامه آمريكائی، دمكراتيك و حقوق بشری "سیاست خارجی"
دسامبر ٢٠٠٩

نگهبانان جمهوری اسلامی، با از خودگذشتگی از حاجيه رهنورد به عنوان "مغز متفکر انقلاب سبز ایران" نام برده، با "رهنورد در نشستی احمدی نژاد را به دروغ گويی، خوار كردن جنسيت اش و خيانت به انقلاب اسلامی متهم كرد" بيباكی اش را هم به فهرست دراز "خصيصه" های اين دلقك فرومايه اضافه ميكنند. (البته در تارنمای "جنبش راه سبز"، از آنجا كه آبروی گردانندگان "سیاست خارجی" بايد حفظ شود، "رهنورد در یک کنفرانس خبری احمدی‌نژاد را دروغگو خواند" كفايت ميكند.) "فارین پالیسی" همچنين تيغ كش اسلامی عبدالکریم سروش را در رتبه ۴۵ این فهرست قرار دارده و دلیلش را "تلاش او برای سازگاری میان اسلام و دموکراسی" عنوان کرده است.

===== از همين نشريه:

"در سال ١٩٣٥ شاه محمدرضا پهلوی (!!) به سربازانش دستور داد تا در مشهد صد ها تظاهركننده بی سلاح را كه با آرامش بر ضد پوشاك تحميل شدهء غربی اعتراض ميكردند به گلوله ببندند... / بهتر است از جنبش های اسلامی ای كه برای حقوق زنان تلاش ميكنند پشتيبانی شود." (نوامبر ٢٠٠٩)

"هشت كتاب كه احمدی نژاد نمی خواهد بخوانيد" (تبليغ برای ژانت آفاری، مِستِر آرنگ كشاورزيان، شيخ حميد دباشی، آذر نفيسی، و... (ژوئن ٢٠٠٩)

pasdaran Iran Pahlavi independence

جانشين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: "کشورهای استعماگر غربي پيش از انقلاب شکوهمند اسلامی، از ايران و ظرفيت های عظيم آن به عنوان پلی برای پيروزی و تحقق اهداف سلطه گرانه خود استفاده می کردند." به گزارش خبرنگار ايرنا، سردار "حسين سلامی" روز چهارشنبه در همايش بزرگ "حماسه ماندگار" افزود: "کشورهای غربی منابع ايران را به غارت می بردند و نفت و منابع غنی انرژی کشور، عامل رشد و توسعه صنعت در غرب شده بود." وی با اشاره به دوران حاکميت طاغوت در ايران اظهار داشت: "در آن دوران سرنوشت ايران و ايرانيان به دست گروهی غارتگر رقم مي خورد و نام ايران را بايد در لايه های تاريخ انگليس و آمريکا جستجو مي کرديم." وی با اشاره به اينکه اداره امور ايران براساس منافع و مطامع سياست های منطقه ای آمريکا بود، تصريح کرد: "در دوران حکومت پهلوی، استقلال، آزادی، ارزشهای اخلاقی، انسانی و اسلامی، مفاهيم زيبا و جذاب خود را از دست داده بودند." جانشين فرمانده کل سپاه گفت: "با پيروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و در سايه حکومت اسلام و ولايت فقيه، مفاهيم ارزشمند استقلال، افتخار، امنيت، آرامش و اقتدار در کشور زنده و تفسير شد."

+

Tuesday, November 24, 2009

Pahlavism-Pahlavi-republican propaganda

"با مطالعه تاریخ نوسازی و مدرنیسم در ایران معلوم می شود که سلطنت پهلوی یکی از موانع مهم رشد و تعالی کشور و از عوامل کلیدی عقب ماندگی به شمار می آید. پهلویسم یا شبه مدرنیسم در ایران، تلاش فراوانی به عمل آورده تا ضمن حرکت در چشم انداز متن مدرن و با دستاویز قرار دادن برخی ظواهر ایران باستان، مبادی فکری سلطنت ایران را با مدرنیسم همراه کرده و از حاصل جمع آن ایدئولوژی نوینی را به جای اسلام محور مناسبات مدنی و فعالیت های سیایسی-اجتماعی ایرانیان قرار دهد. فقدان شناخت سنت های اصیل بومی، خود سبب هجمه ای عظیم از سوی غربگرایان به اسلام و هویت های اصیل ایرانی گردید. سیاست هایی که به نام نوسازی نهادها، تاسیسات و مناسبات اجتماعی و نیز ایجاد انجمن های نوین، اتحاد لباس، انحلال تشکل های اسلامی و باستان گرایی پیگیری شد که بخش هایی از آن در کتاب سند حاضر به روایت اسناد رژیم پهلوی عینا آورده شده است."

از "مقدمه" کتاب پهلویسم یا شبه مدرنیسم در ایران (از مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری)

==============
.... جفتك الاسلام "ابراهيم فاقعی" در خطبه های "نماز جمعه" اين هفته سيرجان افزود: جای تاسف است که در نظام پرخير و برکت اسلامی افرادی بخواهند حرمت شکن ارزش های اسلامی باشند. وی با مقايسه دوران پيش و پس از پيروزی انقلاب اسلامی گفت: محل فروش مشروبات الکلي در دوران طاغوت زياد بود در حالي که در آن دوران کمتر کتابخانه ای به چشم می خورد. خطيب جمعه سيرجان ادامه داد: آن ها برای خراب کردن آمده بودند و حالا نظام اسلامی بايد آن را جبران کند. امام جمعه سيرجان تصريح کرد: امروز به برکت نظام اسلامی فرهنگ مطالعه در کشور به طور گسترده ای اشاعه يافته است. وی با بيان اينکه بعد از انقلاب اسلامی يک ميليون و پانصد و هشتاد هزار جلد کتاب انتشار يافته است، اظهار داشت: اين آمار بيانگر اهميت نظام جمهوری اسلامی و دين اسلام به مسئله مهم علم آموزی و مطالعه است. حجت الاسلام فاقعی، دين اسلام را دين دستيابی به علم دانست و گفت: جامعه اسلامی بايد به مسئله مطالعه و کتاب توجه خاص داشته باشد.

+

Sunday, November 22, 2009

balkanization of Iran unpo federalism federalists

"ساختار دولتى ايران نياز به تغييراز سيستم متمرکز به مناسبات فدرالى که فرصت شرکت اقليتھاى ملى در امور کشور را فراھم مينمايد دارد... بدين سان ملت بلوچ در مرزھاى مشخص با خوھران و برادران از ملل ديگر در ايران با مسئوليتھا و حقوق مساوى مورد قبول واقع شده باشند... در چھارچوب سيستم فدرالى، اقليتھا بايد از خودمختارى اقتصادى و تقسيم قدرت گردآورى ماليات در ميان دولت فدرال و جمھورى ھاى ملى به طريقى که آن جمھورى ھا در اداره امور مالى خويش خودمختار باشند تضمين گرديده باشد."

از سخنرانی های منتشر شده از دومین اجلاس "گردهمايی در رابطه با مسائل اقلیتها" (Forum On Minority Issues) در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد (Human Rights Council) كه در ١٢ و ١٣ نوامبر در مقر مرکزی سازمان ملل متحد، با رياست خانم "باربارا لی"، نایب رئیس کمیته بین المللی کنگره آمريكا، و با شركت "کنگره ملیتهای ایران فدرال" در ژنو بر گزار شد.

فهرست برخی از شركت كنندگان (ا‌ز تارنمای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد)
گزارشی از سوی هیأت شرکت کننده "حزب کومه‌له"

Thursday, November 19, 2009

MARK BOWDEN How Iran's Revolution Was Hijacked

"چگونه انقلاب ايران دزديده شد
نخستين دولت آيت الله خمينی پس از بازگشت از تبعيد سكولار بود"

وال استريت ژورنال؛ ١٨ نوامبر ٢٠٠٩

روزنامه حقوق بشری وال استريت ژورنال نخست توضيح ميدهد كه "جنبش" برای سرنگونی پادشاه ايران، "گرچه رنگ لفاظی های مذهبی خمينی را به خود گرفته بود، در درجهء اول جنبشی ناسيوناليستی بود، و بسياری از كسانی كه در سالهای ٧٨ و ٧٩ ميلادی به خيابان ها می آمدند خواستار نظامی مذهبی نبودند بلكه، همان چيزی را ميخواستند كه جنبش اصلاح طلبان امروز ميخواهد: از ميان بردن سلطه جويی و برقراری دمكراسی."

پس از ياد كردن از "فرار شاه"، اربابان اوباما ادامه ميدهند كه گرچه مذهب نقش بزرگی را ‌در "انقلاب" ايفا كرد و خمينی شخصيت تحريك كننده آن بود، "٩ ماه پس از پيروزی انقلاب، خمينی در مورد برقراری يك نظام روحانی دو دل بود." چرا كه "هنگامی كه پس از تبعيد از پاريس به ايران آمد، دولت موقت سكولاری را برقرار كرد كه رهبرش يك ليبرال و دمكرات بود بنام مهدی بازرگان."

به گفتهء وال استريت ژورنال، "پيش از ‌ا‌شغال سفارت آمريكا، خمينی در ميان رهبرانی سكولار چون بازرگان و روحانيون جاه طلب اين دست و آن دست ميكرد؛ با ا‌شغال سفارت دانشجويان او را به هواداری از طرف دوم اجبار كردند." خلاصه دانشجويانی مانند احمدی نژاد خيلی پر رو شدند و با بی شرمی تمام "ديگر رهبران سكولار" را نيز از كشور و سياست بيرون رانده يا به زندان انداختند: از جمله ابوالحسن بنی سكولار و صادق قطبزاده!

مارک باودن مينويسد، "برای قشريونی كه در ميان رهبران دانشجويان بودند، اين يك پيروزی بود و برای مردانی چون احمدی نژاد نشان نيرو. برای افراد ديگری در آن گروه مانند ابراهیم اصغرزاده، محسن میردامادی و عباس عبدی، تماشای تبديل انقلاب اميدبشخ شان به استبدادی ديگر."

پس از تبليغ برای جنايتكاران و آدم كشان، و مقايسه آنها با جوانان آمريكايی در دهه های ٦٠ و ٧٠، اين جنايتكاران اضافه ميكنند: "٣٠ سال پس از بدست گرفتن نيرو، ملايان قم با شرايط پيچيده ای روبرو شده اند. برای برگرداندن موج اصلاحات آنها بايد همان ابزار شاه منفور را بكار ببرند --- بازداشت های گسترده، شكنجه، اعدام و سانسور. برای ايرانيان مسن تر، اين همان راهی است كه در سال ١٩٧٩ بر ضدش شورش كردند. جوانان ايرانی همان نيرو و روحيه بزرگانشان را دارند، ولی اينبار لفاظی انقلابی برای دگرگونی ديگر ضد آمريكايی و اسلامی نيست." و از آنجا كه "ضد آمريكايی" (برای نمونه، ضد منافع گردانندگان وال استريت ژورنال) نيست، نتيجه گرفته می شود "ايرانی ها يك دمكراسی واقعی می خواهند."

Wednesday, November 18, 2009

Senator John McCain Iran nahid roxan

"ارباب حکومت چه می‌گوید؟ می‌گوید «رادیوفردا» از مخالفان حکومت جمکران است. بله، سناتور مک‌کین، از طرفداران تهاجم نظامی به عراق، ‌ قصد دارد شیپور حزب طالبان‌پرور دمکرات آمریکا را در این شرایط به عنوان «مخالف حکومت توحش» به ما بفروشد. البته ایشان اصولاً فروشندة خوبی نیستند، چندی پیش هم جهت فروش «جنگ داخلی» به یمن، «لیبرمن» را برای بازاریابی به همراه برده بودند. باری به گزارش حنازرچوبه، مورخ ٢٦ آبانماه سالجاری، جان مک‌کین در دانشگاه «جان هاپکینز» می‌گوید، شعار «اوباما! با آن‌هائی یا با ما؟» نشان می‌دهد که ناراضیان ایران خواهان پشتیبانی دولت آمریکا هستند! شاید سناتور جمهوریخواه ینگه‌دنیا با توسل به همان اصل جادوئی «ترادف کلی»، ناراضیان ایران را با ابله و هالو در ترادف قرار داده باشند! آنکه خواهان پشتیبانی آمریکاست، حکومت درماندة‌ جمکران است که نوکر آمریکاست، نه ناراضیان ایران!"

ناهید رکسان

+

Tuesday, November 17, 2009

jimmy carter iraq elections

دعوت از کارتر (ع) براى نظارت بر "انتخابات آزاد و شفاف" عراق

تارنمای "ديپلماسی" اسلامی

رئيس کميسيون عالى مستقل انتخابات عراق اعلام کرد، «کميسيون مستقل انتخابات تدابير جديدى را براى جلوگيرى از وقوع تقلب در انتخابات پارلمانى که قرار است اوايل سال آينده ميلادى برگزار شود در نظر گرفته و پيام‌هايى را به برخى از شخصيت‌هاى سياسى جهان از جمله جيمى کارتر رئيس جمهوری اسبق امريکا فرستاده تا به عنوان ناظر در روند راى‌گيرى حضور يابند.»

Saturday, November 14, 2009

Haleh Esfandiari My Prison, My Home: One Woman's Story of Captivity in Iran Christopher de Bellaigue Ryszard Kapuscinski

"در زندان اوين"
بررسی كتاب "خانه من، زندان من: داستان زنی زندانی شده در ایران"، نوشتهء هاله اسفندیاری
نشريه "بررسی كتاب نيويورك" (نيويورك تايمز)
٣ دسامبر ٢٠٠٩

"كتابی پر از حقايق"

"برای اينكه بتوانيم سختی هایی را که [هاله جون شديدا فمنيست] در زندان کشیده درك كنيم، ما باید زمينهء تاريخی و داستان خاص زندگی خود ‌اسفندياری را دريابيم. اين تصريح ممكن است ا‌بتدايی بنظر برسد، ولی حقايقی كه از ديد هر ايرانی آگاهی عمومی است، مانند ناخشنودی ادامه دار مردم ايران از دوباره به قدرت رساندن شاه در كودتای ١٩٥٣، پی در پی از ديد سياستمداران كشور ما پنهان ميماند."

"اسفندياری دشواري هايی را كه بطور فزاينده رژيم شاه در دهه ٦٠ و ٧٠ با آنها روبرو ميشد شرح ميدهد --- گرچه او آنگونه به جزئيات فراوانی كه ميتوان در رابطه با افراط ننگ آور مادی شاه در كتاب "شاه شاهان" ریشارد کاپوشینسکی يا "در گلزار شهدا: خاطراتی از ايران" کريستوفر دو بلگ پيدا كرد نمی پردازد."

"روشنفكران آزادی زندانيان سياسی، و ابتدايی ترين آزادی ها را از شاه درخواست ميكردند." (ميدانيم كه ‌ايرانيان روشنفكر از ابتدايی ترين آزادی های انسانی برخوردار نبودند!)

"خواندن شرح زندگی در سالهای پايانی فرمانروايی شاه، كه کاپوشینسکی در زمان انقلاب نوشته، با توجه به اينكه روش های رژيم پهلوی تا چه اندازه برای ما كه امروز روزنامه ها را مرور می كنيم آشنا بنظر ميرسد، آموزنده است : بيش از صد هزار ايرانی جوان در اروپا و آمريكا درس می خواندند. امروز شمار دكترهای ايرانی در سانفرانسيسكو و هامبورگ از تبريز و مشهد بيشتر است. آنها حتی برای حقوق از حد معمول بيشرتی كه شاه تقديم شان ميكرد بر نگشتند. آنها از ساواك [پليس مخفی شاه، قابل مقايسه با وزارت اطلاعات كنونی] می ترسيدند...يك ايرانی در خانه اش نمی توانست كتابهای بهترين نويسندگان ايران را بخواند (كتابها بيرون از ايران منتشر می شدند)... نميتوانست فيلمهای كارگردانان برجسته كشورش را تماشا كند (برای اينكه فيلم های شان در ايران ممنوع بود)، نمی توانست به صدای روشنفكران كشورش گوش دهد (برای اينكه آنها به سكوت محكوم شده بودند)... "

-------------------
البته پس از لجن پراكنی به ايران پيش از انتقام ٥٧ كه اينجا "رژيم شاه" ناميده ميشود، نيويورك تايمز به دوره جمهوری اسلامی و خيزش بسوی آزادی و دمكراسی ميرسد و با احترام فراوان از سردار سازندگی و پرزيدنت خاتمی و اصلاح طلبان طالبان ياد ميكند. سينه زنی و ناله های "اپوزوسيون" را همراه با كسانی كه خود "لابيگران جمهوری اسلامی" ميناميدند برای آزادی خانم بياد داريد؟

+
شائول باخاش

Wednesday, November 11, 2009

Bans, Burqinis, And 'Bad Hijab' rferl.org secularism Tajikistan John Bowen

پشتيبانی "راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی" از حجاب ‌اسلامی به بهانه پشتيبانی از آزادی گزينش پوشاك، ضد دمكرات و بيجا جلوه دادن دخالت های دولت هايی مانند تاجيكستان، ازبکستان و فرانسه جهت محدود كردن حجاب، و با رياكاری تمام، برابر شمردن سياستهای محدود كننده با فتوای حجاب اجباری در كشورهايی مانند ايران (كه نمايندگانش فاطمه حقیقت ‌جو و آزاده معاونی باشند) در اين تارنمای "خبری" بسيار خواندنی است.

برای نمونه، از آنجا كه از ديد خانم "كلوئی پاتن" زنان در فرانسه و ديگر كشورهای اروپای غربی به دليل نگذاشتن حجاب اسلامی مورد حمله قرار می گيرند و كشته هم ميشود، حجاب در اصل زنان را از ضرب و شتم حفظ ميكند و برايشان خوب است!! يعنی همان پروپاگاند كثيف "الين شيولينو" و شركا.

جای ديگر ميخوانيم كه از ديد "علمی" هم، اينجا در شكل ‌انسان شناسی بنام "جان بوون"، "اينكه حجاب اسلامی نماد آزار زنان ‌است ادعايی بيش نيست و مدرك درستی برای اثبات آن در دست نميباشد." همين "دانشمند" آمريكائی، كه كتابی هم بنام "چرا فرانسوی ها روسری را دوست نميدارند" چاپ كرده، قرار است به فرانسه برود تا در پارلمان فرانسه ضمن ابراز ناخوشنودی از "پروژه های دولتی" و سياست های سكولاريست، كشور فرانسه را به گذشت از قوانين سكولار دعوت كند. (حال برويد و با احترام به اوباما از "سیاست نابخردانه كارتر" بنويسيد!)

در بند ديگری می خوانيم كه "رهبران خودكامه آسيای مركزی نيز پروژه های دولتی خودشان را دارند." از قرار معلوم قوانين محدود كننده در كشورهای آسيای مركزی به اين دليل اجرا ميشوند كه اين دولتها گسترش اسلاميزم را نه خطری برای امنيت ملی كشورهای شان، كه خطری برای نيروی خودشان ميدانند.

در بخش ديگری "راديو آزادی" يك ژورناليست تاجيك را كه گويا فعال حقوق زنان هم هست معرفی كرده، مينويسد: به گفته "مونيريسو عليزودا" لباس شنای اسلامی چيزی كمتر از يك پيروزی بزرگ برای حقوق بشر نيست، بويژه در مقايسه با خود بكينی: "ببينيد، از ديد من بكينی كمتر از بركينی (از ترکیب "برقع" و "بکینی") آزاديبخش است، چرا كه با نگاه شهوت آميز مردان، حقوق زنان پايمال ميشود. ولی در بركينی هيچ گونه پايمالی حقوق بشر به چشم من نميخورد."

و........ البته هيچ كدام از اين چرنديات ثانيه ای هم در برابر منطق دوام نمی آورند، ولی در پروپاگاند "راديو آزادی" حقوق بشری ها، طبيعتا نبايد حتی يك بار هم به ديدگاه های ‌انسانی و منطقی در برابر اين گونه توحش اشاره ای شود.

Baluchistan International Conference - balkanization

"كنفرانس بين المللی بلوچستان"

" نخستين كنفرانس بين المللی بلوچستان، با شركت گروهی از فعالين سياسی بين المللی، دانشمندان و كاروران حقوق بشری در ٢١ و ٢٢ نوامبر در واشينگتون برگذار می شود. اين نشست توسط سازمان "دوستان آمريكائی بلوچستان" كه جنبش استقلال را پشتيبانی ميكند سازمان دهی شده است. اين كنفرانس برگذار می شود تا مسائل بلوچ را در شرق و غرب بلوچستان --- كه اكنون در اشغال پاكستان و ايران می باشند --- مورد بررسی قرار دهد."

اسامی برخی از اعضای اين ميزگرد عبارت اند از:

سلیگ اس هریسون (Selig S Harrison) - رئيس بخش آسيا در مرکز سياست بين الملل در واشينگتن.

اندرو ايوا (Andrew Eiva) - پيشينهء درخشان اين جانور پليد برای هم ميهنانی كه با او آشنايی ندارند در اين صفحه موجود است. متولد ليتوانی، ضد كمونيست و از هم پالكی های "اوليور نورت" و "اليوت آبرامز"، ايشان تا كنون از راه عضويت در نیروهای ویژه ارتش آمريكا، همكاری با سازمان سيا و پنتاگون جهت ياری رسانی به طالبان، و پشتيبانی از طالبان های بوسنی و کوزوو در جنگ بر ضد يوگوسلاوی در مسير حقوق بشر گام برداشته اند.

ت. كومار (T. Kumar) - از سازمان عفو بین الملل. كومار در "مؤسسه خدمات خارجى" وزارت امور خارجه ايالات متحده تدريس می كند و همواره احضار می شود كه در مجلس سنای آمريكا شهادت بدهد. رسانه های حقوق بشری هم مانند بی بی سی، سی ان ان، و ان پی آر عشق و علاقهء ويژه ای به او دارند.

مونير منگال (Munir Mengal) - همانگونه كه حسين نوف لو شاتو صدای موساد را در "راديو صدای ايران" به گوش هم ميهنانمان ميرساند، آقای منگال نيز در رساندن صدای اربابانش به گوش "ملت بلوچ" از "راديو صدای بلوچ" در پاريس استفاده ميكنند.

وندی جانسون (Wendy Johnson) - ايشان با همكاری همسرشان (Albert Larew ) تارنمای "بلوچ دات كام" را، كه از اشغال بلوچستان توسط ايران خبر ميدهد، اداره ميكنند. آنهم بتنهايی و با دست های خالی، مانند ما! جز خدمت به بشريت كار ديگری كه ندارند كه اين آمريكائی ها.

اسد رحمان (Asad Rahman) - عضو گروه معروف به "گروه لندن"، تخصص رحمان از همان سن شيرين ٢١ سالگی حمله مسلحانه به ستونهای ارتشی پاكستان از كمينگاه و ربودن مهمات بوده. ناگفته نماند كه عمليات تروريستی ای كه ايشان به آن مشغول بوده از ١٩٧٣ تا ١٩٧٧ ميلادی صورت ميگرفته، كه همزمان بودنش با آغاز و پايان دورهء ذوالفقار علی بوتو كاملا اتفاقی ميباشد! اينان، مانند چريك های فدائی و مجاهدين خلق خودمان، كاملا خودگردان و مستقل از خواست اربابان عمل ميكردند.

علی ارجمندی (Ali Arjemandi) - "او در سن ١٤ سالگی بمدت ٤٨ ساعت توسط ساواك بسيار بدنام --- پليس مخفی شاه ايران، رضاشاه پهلوی، كه سازمان سيا پشتيبانی ميكرد --- بازداشت شد. در آن سِن لطيف، شكنجه اش كردند و پای او را شكستند."

م. حسين بر

Saturday, November 07, 2009

radio farda radiofarda Shah Ahmadinejad comparison

"رهبران كنونى ايران همان اشتباهى را مى كنند كه حكومت شاه در پايان كار خود انجام داد و آن عدم توجه به خواسته هاى ميليون ها ايرانى است."

راديو فردا / الشرق الاوسط

از دوره، و پادشاهی كه بايد در برابر جلوه دادن با قادسيه دوم و دست نشاندگان واشينگتن و لندن فراموش و از ياد برده شوند بگذريم، ميدانيم كه شيخ الجنتِلمَن های "الشرق الاوسط" و گردانندگان جنايتكار راديو فردا از بوقوع پيوستن "انقلابی" كه نان شان را در روغن انداخت، بجای سرمايه های ميهنمان، روزانه افسوس می بلعند. اينان، مانند آورندگان ايرانی نمای "امام" در برونمرز، كه ٣٠ سال پس از انجام وظيفه همه دمكرات و آزادی خواه مانده، تازه "سوكولار" هم شده اند، از "اشتباه شاه" سخن می گويند، حال اينكه در همه تبليغات كثيفشان همهء سياست های درست آن دوره را "خيانت" و "اشتباه" و خواستهء بيگانه جلوه داده، محكوم هم ميكنند. بله، رسانه های بيگانه، كه تا كنون خيلی خوب خواسته هاى ‌ايرانيان را بازتاب داده اند، حق دارند از "عدم توجه حكومت شاه" به "خواسته هاى ميليون ها ايرانى" سخن بگويند.

+

blog comment

Left a comment in the blog, Unqualified Offerings.

Thursday, November 05, 2009

sarbazekuchak sarbaze kuchack

در پاسخ به پيامی كه خواننده ای در بخش ديدگاه ها در يادداشت پيشين گذاشته است، بگويم كه ‌ا‌ز ديد من فرج سركوهی، مانند ديگر پشت به ميهن كردگانی كه در اين وبلاگ نامشان برده ميشود، خود كوچكترين ارزشی ندارند. در جامعه ای سالم كه فرهنگ و افكارش گروگان دشمنان آن فرهنگ و استعمار نباشد، اينان را، كه با كمك اربابانشان ژورناليست و هنرمند و فيلم ساز و فيلسوف شده اند، به طويله هم راه نميدادند. همانگونه كه پيشتر به خوانندگان وبلاگ توضيح داده ام، آنچه كه برای نويسندهء اين وبلاگ اهميت دارد ترويج مكرر ديدگاه ها، دروغ ها و پروپاگاندهای ضد ايرانی ويژه ای، ظاهرا از زبان و قلم اين خود فروختگان، در مطبوعات و رسانه های بيشمار اربابان جهت مغزشويی ايرانيان است.

Tuesday, November 03, 2009

Faraj Sarkouhi wwii فرج سرکوهی

فرج سرکوهی، مزدبگير استيت دپارتمنت، بتازگی در بررسی و معرفی كتابی در بخش "فرهنگ و هنر" تارنمای ارباب جمهوری اسلامی، از مهم ترين رويداد در تاريخ معاصر كشورمان، يعنی يورش وحشيانهء گانگسترهای غربی و روسیه و اشغال كشور بی طرف ايران در جنگ جهانی دوم، اينگونه ميگذ‌رد:

"سقوط استبداد پهلوی اول در شهريور ۱۳۲۰ قلم تند محمد مسعود را نيز رها و مسعود در سال ۱۳۲۱ روزنامه مرد امروز را منتشر کرد..."

bill clinton kosovo Yugoslavia statue

پرده‌برداری از تنديس بيل كلينتون در کوزوو

آسوشيتد پرس (برگردان از "ايسنا")

"هزاران آلبانيايی تبار در كوزوو به رغم وجود هوای سرد و وزش شديد بار در پريشتينا روز يكشنبه به استقبال بيل كلينتون كه در مراسم پرده برداری از مجسمه ٣ و نيم متری خود در يك بلوار مهم به نام خودش شركت كرده بود، رفتند. بيل كلينتون، رييس جمهور اسبق آمريكا به خاطر ايفای نقش در آغاز عمليات بمباران ناتو (با شركت لوفتوافهء آلمان) عليه (باقی ماندهء) يوگوسلاوی در سال ‌١٩٩٩ [ميلادی] كه باعث توقف سركوب وحشيانه صرب‌ها عليه آلبانيايی تبار‌های استقلال طلب (و خيلی مستقل و متمدن) كوزوو شد، در ميان اكثريت آلبانيايی‌تبارهای كوزوو يك قهرمان به حساب می‌آيد... مجسمه بيل كلينتون در حالتی كه دست چپش را بالا گرفته ساخته شده و زير آن نام بيل كلينتون به همراه تاريخ شروع بمباران يوگوسلاوی در ‌٢٤ نوامبر ‌١٩٩٩ حك شده است."

فرتور: روانشاد مار‌شال تيتو در كنار پادشاه ايران، هنگام جشنهای ٢٥٠٠ ساله شاهنشاهی ايران