Tuesday, September 30, 2008

science-progress-islamic republic-revolution-Iran-Pahlavi

پرويز داوودي معاون اول رئيس جمهور در مراسم آغاز سال تحصيلي "دانشگاه ها" و مراکز پژوهشي و فناوري کشور اشغال شدهء ايران

تالار "علامه امينی" ؛ "دانشگاه تهران"
٨ مهرماه ١٣٨٧ [محمدی]
خبرگزاری برنا (جمهوری اسلامی)

داوودي با اشاره به اينکه در جامعه اسلامي دين بزرگترين محرک براي علمي شدن و بزرگترين مشوق براي تربيت دانشمنداني مانند ابن سينا، ابن هيثم، فارابي، ذکرياي رازي، خواجه نصيرالدين طوسي و خوارزمي، شد که حذف اين نام ها از تاريخ تمدن جهان حفره هايي را پديد مي آورد که نشان دهنده تاثيرگذاري ريشه اي اين بزرگان در صحنه هاي علمي جهان است. معاون اول رييس جمهور خاطر نشان کرد: تاکيد اسلام بر علم اندوزي به قدري زياد است که علي رغم درجه بالاي شهادت در راه خدا براي يک انسان مسلمان قلم علما افضل از خون شهدا در اسلام قرار داده شده است. وي اظهار داشت: در جاي جاي احکام اسلامي نيز زمينه هاي توليد و توسعه علم و علم آموزي به بهانه هاي مختلف آمده است.

داوودي تصريح کرد: متاسفانه از قرن هفتم هجري با هجوم هاي مختلف به ايران و سوزاندن کتابخانه ها و کشتن دانشمندان و سرکار آمدن برخي حکام نالايق و ضعيف عملا فرصت ها براي بروز استعدادهاي مردم اين مرز و بوم از دست رفت و کار به جايي کشيد که در ١٠٠ ساله اخير و به ويژه در دوران پهلوي نه تنها علم بي ارزش شد، بلکه طبقات با سواد دانشگاهي ما مقهور شکوه ظاهري و تبليغاتي علوم در غرب شده و جريان علمي و پژوهشي عمدتا به سمت تقليد به جاي توليد، ابتکار، خلاقيت و نوآوري پيش رفت و ادب و خضوع علمي به تدريج جاي خود را به تسليم، مرعوب شدن و خودباختگي داد.

معاون اول رييس جمهور با بيان اينکه مردم ايران به رهبري فردي عالم که خود انديشمندي برجسته و نخبه بود و با اتکا به قدرت الهي نظام شاهنشاهي را برچيد و فرصتي طلا گونه براي بروز استعدادهاي خلاق و نوآور در تمامي عرصه ها را فراهم کرد، گفت: ملت ايران در همه ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي و علمي بت و تابوي غرب را در هم شکستند و روحيه خودباختگي را به خودباوري تبديل کردند. (چون بسياری هنوز نفهميده اند كه جمهوری اسلامی اصلا برای چه آمده است، اين كثافت به راحتی می تواند موضوع را درست برعكس جلوه دهد)

وي با اشاره به اينکه ايران کشوري با مردمي آگاه ، ديندار و باهوش و در زير سايه اسلام با سابقه اي بلند از تمدن ، فرهنگ، علم و آگاهي است...

وي ادامه داد: ايران اسلامي کشوري شجاع است که دستورالعمل هاي غرب را نپذيرفته و با شجاعت مسائلي مانند هولوکاست، انحصار هسته اي، حق وتو و نظام مديريت صهيونيست ها بر مناسبات سياسي، اقتصادي، مالي و حقوقي را مورد سوال جدي قرار داده است. (جالب اينكه دقيقا همين تصوير ا‌ز جمهوری ا‌سلامی در رسانه های "معتبر" و بيشمار اربابان به نمايش گذاشته می شود)

Saturday, September 27, 2008

hooman majd The Ayatollah Begs To Differ: The Paradox of Modern Iran

Two Interesting Interviews

With most focus in the exiled Iranian community being kept on the open mic provided to Mahmoud Ahmadinejad courtesy of CNN’s Larry King, some may have missed a similar “interview” by the New York City based WBAI with this representative of the Islamist regime, conducted on September 24, a day after his UN speech.

This interview, conducted by a group which, much to my amusement, is regularly promoted as “leftist”, and which, as records show, is favorably disposed toward the Islamist genocide in Iran --- one cannot help make the observation that only in a well disciplined, brainwashed society would such criminal endorsement be described as “secular” and “progressive”, or as Chomsky and Hizballah would have it, “anti-imperialist!”--- can be heard in two parts, here and here (be sure to click on “Real Video Stream”). Note too, the presence of Ervand Abrahamian, the well known apologist of the Islamic Republic, for a post-interview “commentary”. But apologists and supporters of the anti-Iranian regime come in different varieties, which brings us to the second interview, that of NPR’s Terry Gross with Hooman Majd, of the “Huffingtonian” variety!

Conducted two days ago, Majd, to his credit, makes no secret of his or his family’s deep-rooted support for the Islamist regime. He is, so far as the Mullahs are concerned, “family”. Of course, none of this is elicited by the obedient interviewer, who is content with the deceptively simple characterization of Majd as “against Ahmadinejad” (which is false), but is offered voluntarily.

Majd is “embarrassed” to have translated the speech of Ahmadinejad at the UN, but shows not an iota of “embarrassment” for being a supporter of a regime which, to take but one piece of news, officially admits to have at least 130 Iranian children on death row. He is “embarrassed” to have translated for Ahmadinejad, but is not embarrassed, 30 years after the Islamist Reaction and its consequences, to describe supporters of the progressive, secular and independentist Pahlavi government as punks (“jahel”), thugs (“laat”) and brain-dead (“bimokh”), or to regard Mullah Khatami and the bloodsucking Islamist gangsters as the “democrats” of our time!

On YouTube

+
پی نوشت (٣٠ سپتامبر ٢٠٠٨)
گفتگوی مِستِر هومن مجد با راديو "WNYC"، نيويورك

مجد: متن سخنرانی را پيشاپيش در دست دارم. اگر، مانند ‌ا‌مسال، يكشنبه اينجا باشد، مشاوران او متن را به من ميدهند و ما همهء روز دوشنبه را سرف برگرداندن آن به انگليسی ميكنيم ... با اينكه اين متن قبلا در تهران به انگليسی برگردانده شده معمولا اشتباهات زيادی در آن وجود دارد. (يعنی حتی يك مترجم در خود جمهوری اسلامی مورد تاييد وزارت خارجه شان نيست!)

مجری: فرصت اينكه پيشنهادهايی را ارائه بدهيد به شما داده ميشود؟

مجد: بله! مسلمأ. برگرداندن متن تقريبا ١٠ ساعت به درازا می انجامد و تلفن های زيادی با هتلشان رد و بدل ميشود: "اين چيزيست كه شما به زبان فارسی ميگوئيد؛ اين چيزيست كه به نظر ما بايد به زبان انگليسی گفته شود."

Saturday, September 20, 2008

islamization of Iran-genocide-haeri shirazi

تاکید حائری شیرازی بر لزوم "حفظ هویت و ملیت اصیل جامعه" ايرانی

آیت الله محی الدین حائری شیرازی گفت: شورای فرهنگ عمومی، مجلس و ارشاد باید موضوع احیا لباس ملی را جدی بگیرند.

به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، آیت الله حائری در خطبه های این هفته نماز جمعه شیراز، افزود: زنان ما توانستند به رغم تلاشهای دوره پهلوی چادر را حفظ کنند اما مردان ما به کت و شلوار که تحمیلی پهلوی بود عادت کردند.

وی حرفهایی که علیه زنان چادری در جامعه مطرح می شوند را جنگ روانی دانست و افزود: ١٧ شهریور قیام چادریها بود و باید گفت بالاخره چادر بر بی حجابی پیروز می شود همان طوریکه پلهوی می خواست عمامه را براندازد اما دست آخر عمامه، پسر پهلوی را برانداخت.

Thursday, September 18, 2008

Oghab-e-Iran-Mehdi Rohani-Meybodi

"ما دنبال براندازی نيستيم."
سرلشگر مهدی روحانی، رهبر گروه عقاب


Sunday, September 14, 2008

houshang amirahmadi amir ahmadi

"خيال همه را راحت کنم. من با نظام و رژيم ايران هيچ مشکلي ندارم، به قانون اساسي پايبندم و مي خواهم رئيس جمهور همين نظام شوم."

هوشنگ امير احمدي: مي‌خواهم رئيس جمهور ايران شوم!
شبكهء خبری برنا (جمهوری اسلامی)

Prachanda-carter-Iran-Nepal-Monarchy- منوچهر بصیر

تارنمای "فرهنگ توسعه" / آفتابه
"پادشاه نپال و پادشاه ايران"

"زماني كه شاه نپال را ديدم كه با خانواده خود به آرامش و احترام به خانه جديد مي‌روند ياد شاه ايران افتادم كه بعد از ٢٥ سال ديكتاتوري عليرغم اطلاع از سرطان خود حاضر نبود حتي قانون اساسي را رعايت كند و بعد مجبور شد با خفت و خواري پا بفرار بگذارد و غريب گور شود!!"

--- يعنی اگر پهلوی دوم قانون اساسی مشروطه پادشاهی ايران را "رعايت" می كرد ايشان اكنون امتياز ميداد!!

"اما [هواداران پادشاهی] هنوز دست از انديشه‌هاي پوچ خود بر نداشته‌اند و معتقدند كه اگر ملت ايران انقلاب نمي‌كرد دچار اين مشكلات نمي‌شد و ايران به دروازه هاي تمدن بزرگ مي‌رسيد."

--- ‌اگر هواداران پادشاهی در اينكه در ايران چه شد و چه كسانی آنرا بثمر رساندند با "جبهه ملی" و امام جمعه های چاه جمكران هم انديش باشند، طبيعتا نابود شدن ايران و نسل كشی سيستماتيك در ميهن را هم "مشكلات" خواهند ناميد!

"اين امراي كشوري و لشكري سابق كه اكنون در آمريكا بنگاه معاملات ملكي، سوپر و كله‌پزي باز كرده‌اند. شعورشان از شاه كوه نشين نپال هم كمتر است و هنوز اميدوارند آمريكا به ايران حمله كند و آن‌ها بقدرت برگردند. بقول معروف بزك نمير بهار مي‌آد!"

---‌از ديد من نه تنها شرف هر ايرانی كه بجای ايران فروشی بنگاه معاملات ملكي، سوپر و "كله‌پزي" باز كرده، كه شعور هر "كوه نشينی" هم از اين "روشنفكران" بيشتر است.

"اين‌ها به حركت تاريخ اعتقادي ندارند و فكر مي‌كنند در روزگاري كه دور افتاده‌ترين و مرتجع ترين ديكتاتوري ها به علت گسترش ارتباطات يكي پس از ديگري به زباله دان تاريخ سپرده مي‌شوند و امپرياليسم آمريكا در اثر تضادهاي داخلي و خارجي به نفس نفس افتاده رژيم شاهنشاهي تا ابد ادامه پيدا مي‌كرد و ايران ژاپن دوم مي‌شد."

--- همهء اين شعارها و اينگونه "چپ" نمايی از كسی كه به تاريخ، يعنی خود كيستی، بعنوان يك "زباله دان" می نگرد!

"سرنوشت انقلاب ايران در ٢ مرداد ٣٢، رقم خورد و بسياري از مشكلات آن هم ريشه در قبل از انقلاب دارد. ملتي كه دو هزار و پانصد سال با فرهنگ ديكتاتوري زندگي كرده، يك شبه به آزادي نمي‌رسد. آزادي با براندازي يك رژيم و پائين كشيدن يك مجسمه بدست نمي‌آيد. خوزه مارتي فيلسوف و نظريه پرداز انقلاب كوبا مي‌گويد: آزادي بدون فرهنگ بدست نمي آيد."

Friday, September 12, 2008

partowtv.com-hekmatist-identity-federalism-balkanization

هوّيت ملی [ايرانيان] مبنای تفرقه است!

در اين برنامه كه گويا همين دو سه هفته پيش از تلویزیون "پرتو" (هات بردی) پخش شده، توجه فرمائيد چگونه و به چه بهانه هايی هوّيت ملی ايرانيان، كه با برچسب "ناسيوناليسم" از آن نام برده می شود، مورد هدف قرار می گيرد، و به چه راحتی بعنوان اگر نه مهمترين، يكی از انگيزه های اعمال ضد انسانی جمهوری اسلامی به رفيق های درونمرزی شناسانده می شود.



بيچاره فرهنگ و كيستی ايرانی. براستی كه در برابر اينان، خمينی دجال يك فيلسوف بود. برنامهء كامل را ميتوانيد اينجا تماشا كنيد.

+

Thursday, September 11, 2008

Timesonline-Times_online_shah_pahlavi_2500_ramin_kamran_newsecularism.com_The 10 most decadent dictators

"فاسدترين ديكتاتورهای جهان"
روزنامهء تايمز (Timesonline) / آفتابه

اين روزنامه انگليسی در شماره ی ۵ سپتامبر ۲۰۰۸ خود با اشاره به ۱۰ نفر از فاسدترين ديكتاتورهای جهان از آنان به عنوان كسانی نام برده كه "در حالی كه مردم كشورشان در رنج و فقر به سر مي‌بردند، همسران و فرزندان آنان درباره اين كه چگونه دارايی‌های نامشروع خود را خرج كنند، با آنها كلنجار می‌رفتند":

هفتمين ديكتاتور فاسد دنيا "محمد رضا پهلوی" بود از سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ در ايران حكومت كرد. وی كه لقب "شاه شاهان" و "فرزند آريايی" به خود داده بود برای جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، ۱۰۰ ميليون دلار هزينه كرد.... پهلوی در حالی در سال ۱۹۷۱ صد ميليون دلار برای جشن‌های۲۵۰۰ ساله اختصاص داد كه مردم روستاهای نزديک محل برگذاری اين جشن در اوج فقر به سر می‌بردند... وی همچنين مجموعه‌ای كم‌نظير از اتومبيل‌های مسابقه‌ای داشت كه می‌توان آنها را در موزه خودروی ملی ايران مشاهده كرد.

+
بسيار خواندنی:
"دلتنگی برای رضا شاه؟"؛ رامین کامران (‌ا‌لبته كثيف تر از اين ايران فروش، يا به گفته صدای آمريكا "تحليلگر سياسی"، كسانی هستند كه كينه و نفرت اين دلالان بيگانه پرست و ضد ايرانی را با نام "سكولاريزم!" به خورد مردم می دهند. بارها در اين وبلاگ گفته ام كه جمهوری اسلامی ميلياردها بار بيشتر از پاسداران فرصت طلب "اپوزوسيونی" و "ملّی"اش شرف دارد. باز هم خواهم گفت.)

Wednesday, September 03, 2008

Amir Sepehr-Socialism-Iran