jerusalem post ray hanania YallaPeace.com
"...البته [در مقايسه با صدام حسين] ايالات متحد پيمان محكم تری با ستمگر ِ پيش از آيت الله ها، شاه ايران داشت، كسی كه دولتاش صد ها هزار دگرانديش را بقتل رساند"
اورشليم پُست؛ ٢٨ سپتامبر ٢٠١٠ م
"...البته [در مقايسه با صدام حسين] ايالات متحد پيمان محكم تری با ستمگر ِ پيش از آيت الله ها، شاه ايران داشت، كسی كه دولتاش صد ها هزار دگرانديش را بقتل رساند"
اورشليم پُست؛ ٢٨ سپتامبر ٢٠١٠ م
"١٩٥٣....كودتای نظامی....مصدق...انقلاب....شاه در رفت...پرزيدنت خاتمی اميد ها را زنده كرد....مادلين آلبرايت فرمود..."
"شبی که اوباما در شیکاگو پیروزی خود را در بین مردم جشن گرفت بی گمان خوشحال تر از او سناتور سابق دموکرات [جسي] جکسون سیاه پوست بود که اشک شادی در چشمانش جمع شده بود و دوربین های تیزبین و شکارچی این لحظات را ثبت کردند. جکسون ثمره تلاش خود و دیگران سیاهان را در پیروزی باراک حسین اوباما می دید. این مثال را عنوان کردم تا نشان دهم ملی مذهبی های ایران و بطبع خود من، به عنوان عنصری از این جریان از پیروزی حزب عدالت و توسعه در رفراندوم تغییر قانون اساسی احساسی شبیه به [جسی] جکسون آمریکایی داشتیم. زمانی که رجب طیب اردوغان در دفتر حزب عدالت و توسعه بعد از پیروزی در رفراندوم سخن می گفت از زبان من فقط آفرین بیرون آمد و من را شور و شعفی فرا گرفته بود و نشاطی در جان و روانم احساس کردم که همچنان که این مقاله را می نویسم آن را در جانم حس می کنم: حس پیروزی و کسب دستاورد."
"درس ملی مذهبی های ایران از ملی مذهبی های ترکیه"
شيخ تقی رحمانی؛ "نهضت آزادی"
"ندای آزادی" / "ندای سبز آزادی" / "اخبار روز" / "گويا" / و...:
"باید پذیرفت که ملی مذهبی های ایران ... برای ایجاد جامعه دموکراتیک حرکت کردند و در سیر دموکراسی خواهی در منطقه خاورمیانه ماجراهای بیشتری نیز خلق کرده اند. اما در دستاورد طلبی هنوز کامیاب نشده اند...." (بخوانيد شكمشان هنوز سير نشده است.)
"...اما شاید ۲ عامل مهم در پیروزی ملی مذهبی های ترکیه که برخی از چهره های آن شاگرد یا متاثر از دکتر [ابراهيم] یزدی در انجمن اسلامی آمریکا هستند..."
"از قضای روزگار بر خلاف بسیاری از تئوری های معمول آکادمیک، جریان مسلمان در حاکمیتی لائیک، حامی دموکراسی و آزادی های مدنی می شود." ("برخلاف"، چرا كه همه ميدانند اسلامی و نابود كردن كشورهای مناطق بندرت از پشتيبانی جنايتكاران تئوری نويس در غرب برخوردار بوده!)
"این باور ملی مذهبی ها است که راه دموکراتیک به خصوص در جوامع مسلمان و شرقی را راهبرد ملی-مذهبی می دانند. گاندی و نهرو در هندوستان، مصدق در ایران، سوکارنو در اندونزی بیرق های بلند این باور هستند." (بله، گاندی و نهرو، دو انسان لائيك و هر دو از مهم ترين رهبران ناسيوناليست در مشرق زمين، "ملی-مذهبی" بودند! و بيخود نيست كه هر دو بزرگ مرد كه از پشتيبانان رضاشاه بزرگ هم بودند، و مانند رضاشاه بدليل بيطرفیشان در جنگ جهانی دوم به "هواداری از نيروهای محور" متهم، و به زندان انداخته شدند، با مصدقای كه به گفتهء خودش تا شهريور ١٣٢٠حتی حق حيات هم نداشته و با اشغال ايران روزگارش بهتر شده در ترادف قرار می گيرند!)
"آنچه حزب عدالت و توسعه می خواست و آنچه که این حزب انجام می دهد سال ها قبل ایده مهندس بازرگان بود. وی نیز ملهم از مصدق، در چنین راهی قدم می گذاشت (اينجا دقيقا راست ميگويد). اما زمانه با بازرگان یار نبود (با اربابان بازرگان يار بود)، ولی با حزب عدالت و توسعه یار شد (شايد "راديو زمانه" را ميگويد!)."
"ملی مذهبی های ایران از حضور سیاسی و اجتماعی سکولارها دفاع می کنند و قائل به حذف هیچ جریانی نیستند."
"اگر چه تمام جریان های دموکرات خاورمیانه باید از پیروزی حزب عدالت و توسعه خوشحال باشند اما ملی مذهبی ها باید خوشحال تر باشند."
"باید برای پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه شاد بود و آن را تبریک گفت تا مدلی از تعامل اسلام و دموکراسی را به نمایش بگذارد. مدلی که خاورمیانه به آن نیازمند است." ("خاورميانه" به آن نيازمند است، نه اربابان غربی، اشتباه نشود!)
"عليرغم كهنسالی كتيبه کوروش، مکتوبات آن به سياست های امروزی بسيار نزديک است. شاه ايران در اوج خودنمايی اش در سال ١٩٧١ اين اثر را برای جشنهای ٢٥٠٠ ساله، و بعنوان نماد يك پادشاهی متمدن به تصاحب خود درآورد. شاه سران دنيا را به تخت جمشيد دعوت کرد ولی (از آنجا كه بی بی سی، حزب بيگانه پرست توده، رادیو اروپای آزاد، نوكران "ملی" و "چپی" عمو سام هيچگاه نقشی در تحريك احساسات كسی نداشته اند) مضحكهء ولخرجانه تنها سبب تحريک احساسات مردم برضد خودش شد..."
آلن فيلپس؛ ناسيونال / العربية (هر دو در امارات متحده عربی)
بازتاب در "روز آنلاين" (با دستكاری های جالب و ديدنی) و "كميته بين المللی نجات پاسارگاد"
بله، جناب "فيلپس" كه چندين سال پيش با اردنگی از شوروی اخراج شد هنوز به "روزنامه نگاری" مشغول است. در ادامهء مقاله، "فيلپس" به مراسم رونمايی كتيبه کوروش بزرگ ميپردازد و چهرهء "در حال پديدار شدن" احمقی نژاد را چهرهء يک ايرانی ِ "ملی گرا" توصيف كرده، از كيهان نقل قول ميكند: "روزنامه تندروی کيهان لفاظی های ("ملی گرا"ی احمدی نژاد در اين مراسم) را افزايش داده و نوشته است كه اين کتيبه "به ايران تعلق دارد" و نبايد به "سارقان" موزه انگليس برگردد."
براستی برای رد كردن، پنداشت جلوه دادن و تخريب راستی ها، چه راهی آسان تر از پيوند زدن اين راستی ها با چهره های منفور، "تندرو" و "ملی گرا"؟ از آنجا كه چند شخصيت منفور و "تندروهای ملی گرا" ميگويند اين كتيبه متعلق به ايران است (و يا كاپيتاليزم هار جهان را به لجن كشيده)، برعكس آن حقيقت دارد:
"در اين گفتمان ناسيوناليستی ايرانی، چندين مشکل به چشم می خورد. اول اينکه کتيبه در بابل در ٨٥ کيلومتری جنوب بغداد کشف شده است، بنابراين اگر قرار است به جايی برگردانده شود، بايد به [جمهوری اسلامي] عراق پس داده شود و نه ايران. دوم اينکه محققان نسبت به ايده محسوب کردن کوروش بزرگ به عنوان اولين منادی حقوق بشر ترديد دارند. ظاهراً چنين رسمی به هزاران سال پيش در بين النهرين، عراق فعلی، باز می گردد که در آن پادشاهان جديد برای تاجگذاری به نقل چنين سخنانی دست می زدند. [به گفتهء] نيل مک گرگور رئيس موزه انگلستان ممکن است کتيبه در واقع يک سند حقوق بشر باشد و مسلماً به تاريخ ايران مربوط می شود، اما در واقع نشانی از يک سند ايرانی ندارد..."
+
من نميدانم چه اشكالاتی در اتاق فرمان تلويزيون پنتاگون (معروف به "پارس") پيش آمد كه كليپ سخنرانی جوليانی شهردار نيويورك را فقط از نزديك (close-up) نشان ميدادند. ولی آنچه كه مسلم است اين است كه اينان در ميزان عقل و شعور بينندگان خود ترديد ندارند، چرا كه اگر تصويری هم در كار نبود، عربده های اين جانور بر ضد شخص احمدی نژاد و آنچه كه "ايران" ميناميد شنيده ميشد.
در ضمن، اگر ويدئويی از مضحكه ای كه در برابر سازمان ملل راه انداخته اند در وبلاگ ديده نميشود، دليل دارد: پس از تجربهء سال پيش، و تبديل ٨ تا ٩ هزار ايرانی پرچم ايران بدست به "هزاران سبزپوش و تعدادی سلطنت طلب" در رسانه های آمريكا، شركت در چنين مضحكه ها از ديد من احمقانه و فقط سواری دادن به سياست های كثيف اربابان كثيفتر اشغال كنندگان ايران است.
+
باز خدا را "شُكر" كه هيچ نداشته باشند، "انتخابات و دمكراسی دارند". گرچه "تقلبات" زيادی كه --- بنا به رسانه های حقوق بشری و ضد توتاليتر، و جهت گناهکار نشان دادن قربانيان و سرپوش گذاشتن بر تقلبی بودن خود نظام --- در انتخابات شكوهمند و "پارلمانی" اين "كشور اسلامی" صورت گرفت نا اميد كننده بنظر ميرسد، فقر، بدبختی، گرسنگی، بيكاری، نقاب، اسيد، شلاق و گوش و بينی بريدن كه همه از نشانهای جامعه ای "مدرن" باشند، انتخاباتهای بدور از "تقلب" ای را در آينده ای نزديك "وعده" ميدهند.
پيراهن "من عاشق مسجد هستم"
طبيعتا از سايت "هافينگتون پُست" در آمريكا. البته اين "پشتيبانان" آمريكايی ِ سكينه محمدی آشتيانی ِ نگونبخت و ديگر "زنان مسلمان" در "كشورهای اسلامی" برای اسلام عزيز صفحهای ويژه دارند، كه با مقالاتی مانند "چه كسانی از شريعه ميترسند؟" خوانندگان انگليسی زبان را در فهم اسلام خوب و کلام الله یاری می دهد. در ضمن، ويدئويی كه در صفحهء تبليغ برای اين پيراهن گذاشته اند از همان برنامهء "democracy now" است كه مانند "هافينگتون پُست"، در آمريكا "ليبرال" و "چپی" معرفی ميشود.
+
با پيروزی اربابان اردوغان و شركا در همه پرسی برای "اصلاح" قانون اساسی لائيك تركيه، آخرين سنگر قانونی در برابر اسلاميزه كردن اين كشور نيز برداشته شد. البته همسايهء شمال غربی ايران يكشبه به يك جمهوری اسلامی تبديل نخواهد شد. پيوستن مردم تركيه به آنچه كه جنايتكاران صلح دوست "اُمّت اسلامی" مينامند، همانگونه كه تا كنون شاهد آن بوده ايم، تدريجی و بصورت دمكراتيك انجام خواهد گرفت. افسوس كه بسياری از ترك ها، بجای نگرانی برای آيندهء كشورشان، سرگرم جام جهانی بسكتبال بودند.
+
در ضمن، خبردار شديم كه "بونو" و "U2" كه چندی پيش برای سبزالله عرعر ميكردند، انجام وظيفه در تركيه را هم بخوبی بپايان رساندند.
"پيروزی در همه پرسی ِ اصلاح قانون اساسی گامی بسيار بزرگ به سوی دموكراسی تمام عيار درتركيه خواهد بود"
"رهایی از چنگال ارتش تركيه"
استيفن كينزر؛ گارديين
قصد داشتم مقاله را جهت نشان دادن خبرگی نويسنده اش در فريب مخاطب و درندگیاش در بازی با واژه ها به پارسی برگردانم كه ديدم توسط شركا در خبرگزاری جمهوری دمكراسی خواه اسلامی بازتاب داده شده است. البته بدون اشاره به نام نويسنده، تا آبروی بيشتری از نوچه های مصدقی و بنيادهای "دمكراتيك و حقوق بشری" حامی اين جنايتكار، كه از حاميان سبزالله نيز ميباشد، نبرده باشند:
"سي سال پس از گذشت روزی كه ژنرال های تركيه با انجام يك كودتا، جامعه مدنی اين كشور را [خورد] و هزاران نفر را كشته و يا شكنجه كردند (شمارهء دقيق تر كشته شدگان ٣٠٠ نفر است)، اكنون رای دهندگان ترك به پای صندوق های رای خواهند رفت تا به اصلاحيه های قانون اساسی ضد دمكراتيكی كه ژنرال ها پيش از ترك قدرت از خود به جای گذاشتند، رای دهند."
"برگزاري همه پرسي در روز ١٢ سپتامبر سال جاري شايد راهي براي رجب طيب اردوغان، نخست وزير تركيه، باشد تا نقش منفي اي كه ارتش تركيه در صحنه سياسي اين كشور ايفا كرده است، را به مردم كشور خود يادآوري كند.... اين در حالي است كه مردم تركيه از افشاي جنايات ژنرال ها وحشت زده هستند...."
"در صورتي كه اين همه پرسي با موفيت پشت سرگذاشته شود، نشان دهنده آن خواهد بود كه مردم تركيه از مداخله ارتش در سياست (بخوانيد نگهبانی ارتش از نظام قضايی) [خسته شده اند]." (چرا كه وقت مداخلهء اسلام در سياست رسيده است!)
"اگر به اين همه پرسي راي مخالف داده شود...جريان به نفع نخبگان قديمی كه معتقدند حفظ سكولاريسم مهمتر از تعميق دموكراسي در كشور است، تغيير مي كند." ("سكولاريزم"، همانگونه كه پشتيبانانش در تركيه --- آنهايی كه اين جانور نخبگان "قديمی" مينامد --- توضيح داده اند (اينجا و اينجا) و اين دروغ نويس بهتر از همه ميداند، نه "مهمتر" از نظامی مردمی يا "دمكراتيك" كه پيش شرط اين نظام در كشورشان است.)
اين در حالي است كه برخي از رهبران تجاري تركيه از آن بيم دارند كه شكست اصلاحات ممكن است صحنه سياسي تركيه را به قدري آشفته سازد كه سرمايه گذارن را وحشت زده و آهنگ رشد اقتصادي چشمگير اين كشور را با كندي مواجه كند." (ما هم ميدانيم كه حزب عدالت و توسعه موجب رشد اقتصادی تركيه بوده. اصلا اردغان و حزباش را سر كار آوردند تا سكولاريستای تركيه رشد اقتصادي چشمگير اين كشور را كند و نابود نكنند!)
===============
نتيجه: اگر به اين همه پرسي راي مخالف داده شود و جريان به نفع نخبگان "قديمی" تركيه تغيير كند، كينزر و شركا تو دهنی محكمی دريافت خواهند كرد و بينندگان كله پوك "فيلم" های حقوق بشری هاليوودی ميتوانند منتظر چند "ميدنايت اكسپرس" تازه باشند.
+
نوام چامسكی: "تركيهء اردوغان، الگويی برای دمكراسی در منطقه" (بازتاب در "خبرگزاری مهر")
بازگرداندن ایران به میان امت اسلامی
گفتگو با معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز
از همانندی شگفت انگيز ميان سخنان اين اشغالگر و آنچه كه در اين يادداشت ها از زبان اربابان ميلياردها بار كثيف تر و پليد تر از خودشان در غرب نقل ميكنيم شوكه نشويد، چرا كه اينان را اربابان حامي "بازار آزاد" (+) جهت اجرای همين طرح --- كه همان سوزاندن هويت های ملت های نگونبخت منطقه و دار و ندارشان در شعله های اسلام بازتوليد شده در "تينك تانك"های دمكراتيك و حقوق بشری باشد --- سر كار آوردند و پشتيبانی ميكنند. البته نيازی به اين توضيح نيست كه اين وبلاگ هدفی جز نشان دادن اين راستی به هم ميهنان نداشته است.
"پانصد سال - از زمان صفویه به بعد - همه تلاش ها در جهت خارج کردن شیعه از گردونه جهان اسلام متمرکز شد.... تمام حرف ما ام القرای جهان اسلام، امت واحده، امت اسلامی و است. ایران به هیچ وجه هویتی نیست که بتوان آن را در جهان مطرح کرد.... ما باید یک کشور بین المللی با رنگ و بوی اسلامی و در حقیقت کشور بین الاسلامی باشیم" (بله. ميبينيم بيخود نبود كه "پدر مطالعات صلح" را به يك رسانهء "چپی" آوردند تا بگويد: "فقط مرزهای ساختگی امپرياليزم است كه اُمّت اسلامی را از هم جدا كرده".)
"هویت ایرانی ای داریم که تنها یک درصد جمعیت دنیا به زبان آن صحبت می کنند. هویت ایرانی در دنیا معجزه ای نمی کند. هویت ایرانی به کدام یک از مظاهر تمدنی جهان متصل است؟ الان دنیا دنیای اتحادیه ها، شوراها و ائتلاف ها است.... بعد در حالی که ما وسط قدرتمند ترین، به روز ترین، سرافراز ترین، زنده ترین دین جهانی هستیم، می خواهیم بر هویت ملی خود تاکید کنیم..."
"ترکیه قصد دارد به هویت مستقل گذشته خود باز گردد. این کشور به نتیجه رسید که طی این سالیان بی هویت شده است. ترکیه احساس کرد با هویت ترکی و لاییک بودن به جایی نخواهد رسید. اگر بعد از سالیان طولانی به یک ایتالیا و یا یونان کمرنگ تبدیل شود در دنیا محلی از اعراب نخواهد داشت. بنابراین قصد دارد به هویت اسلامی خود بازگشت کند."
"ما تنها بین کشورهای اسلامی معنا پیدا می کنیم."
"الان پاکستانی ها حدود ١٨٠ میلیون نفر اند ولی بیش از ٢٠ تا ٣٠ میلیون نفرشان خارج از این کشور اند. از کشورهای خلیج فارس گرفته تا استرالیا و آمریکا افراد این کشور حضور دارند. این امر موجب شد تا زبان بین المللی وارد خانواده ها شود و این ملیت با سایر ملت ها ارتباط گسترده ایجاد کند. خوشبختانه هر تجاوز و خیانتی به پاکستان شد ولی زبان اول شان زبان بین المللی است.... زبان ما فارسی است و به سختی نیز به دیگران آموزش داده می شود. از سوی دیگر معتقدیم که هنر نزد ایرانیان است و بس! این عامل باعث شده است که ما در خود متمرکز شویم. ما منزوی ترین کشور بودیم."