Saturday, January 30, 2010

reza aslan marjan satrapi shirin neshat stephen kinzer alireza meybodi

در يكی از يادداشت های پيشين بصورت گذرا به كتابخوانی استيفن كينزر درباره "استبداد پهلوی" كه اينبار در فيلادلفيا ‌انجام گرفت اشاره ای كردم. بدنبال آن يادداشت توضيح ميدهم كه حضور كارمند پيشين نيويورك تايمز در اين شهر بخشی از "پروژهء آموزشی يك كتاب، يك فيلادلفيا" بوده كه امسال، از ٢٠ ژانويه تا ١٧ مارس، فقط روی تحليل آثار هنری و فيلسوفانه مادام "مرجان ساتراپی" تنظيم شده است. روزنامهء "Philadelphia Inquirer"، كمی در بارهء اين پروژه توضيح ميدهد: "خواندنی ها، سخنرانی ها و آموزشگاه هايی كه بمدت ٨ هفته نه تنها به بررسی آثار ساتراپی، كه به جنبه های فرهنگ ايران و ژانر رمان تصويری هم خواهند پرداخت." ‌ا‌لبته خود مِستِر "تيرداد درخشانی" كه اين مقاله را نوشته با فرهنگ ايران آشنايی كامل دارد و در كنار توضيحاتی كه در باره "كودتای ١٩٥٣" و "ديكتاتوری پهلوی" ميدهد ايران را بخشی از "جهان مسلمان" توصيف ميكند.

=================
"انقلاب سينمايی ايران"
"پروفسور" رضا اصلان (بدنبال مقالات گری سيك و شيخ حميد دباشی)

"مردان بدون زنان نخستين فيلم شيرين نشاط، شايد يكی از نام آورترين هنرمندان هنرهای تصويری در دهه گذشته، است. نشاط پيش از اين برنده جايزه بهترين فيلمساز در جشنواره سينمايی برلين بوده است. با دورنمای كودتای سازمان سيا كه نخستين دولت دمكراتيك ايران را در سال ١٩٥٣ سرنگون كرد، فيلم نشاط بصورت الِگانت (هه هه هه!) زندگی پنج زن را در حال تلاش برای چيره شدن بر نيروهای سياسی و اجتماعی شگرفی كه دنيای دور و برشان را شكل ميدهد درمی آميزد ... هنرمندان، نويسندگان و فيلمسازان ايران خيلی پيشتر از انقلاب ١٩٧٩ و بنيانگذاری جمهوری اسلامی صدای مخالف مزاحم بحساب آمده اند، بويژه در دهه های پر تلاطم ٦٠ و ٧٠ كه آغاز سينمای معروف به موج نوی ايرانی بود... زير تاثير موج نوی فرانسه و نئورئاليزم ايتاليايی، اين فيلم ها محيط سياسی خفه كننده ای را كه زير ديكتاتور سال ها خدمت كرده، يا "شاه"، محمد رضا پهلوی، وجود داشت برای سوژه های خود برميگذيدند ("Mohammad" را هم "Muhammad" نوشته). شاه، گرچه به گفته برخی شيفتهء فيلم های آمريكايی بود، بی رحمانه با اين فيلمسازان رفتار می كرد، آنها را به زندان می انداخت و فيلم هايشان را ممنوع و سانسور ميكرد..."

=================
بيخود نبود كه دو ماه پيش گردانندگان تلويزيون شجره "ساتراپی" و نشاط را از زبان آن مجری خود فروخته، ميبدی، "نمايندگان برگذيدهء جوانان دلير ايران" اعلام كردند.

iran press news iranpressnews

"تمام تلاش رژیم پهلوی بر آن بود تا جوانان از علم و اندیشه ورزی دور شوند."

رئیس "بنیاد تاریخ پژوهشی ایران معاصر"
در "سخنرانی" پیش از خطبه‌های ديروز "نماز جمعه" تهران

همين مقاله در زباله دان "ايران پرس نيوز"، البته فقط بخشی كه بدرد گردانندگانش ميخورد

Thursday, January 28, 2010

Seyyed Vali Reza Nasr michael j totten forces of fortune

"ولی نصر بصورت خيره كننده ای داستان تاريخچهء طبقات متوسط در پاكستان و ايران را شرح ميدهد، طبقاتی كه به دو جهت مخالف، در يك سو ديكتاتورهای سكولار مانند شاه محمد (!) رضا پهلوی و پرويز مشرف و در سوی ديگر جمهوری اسلامی آيت الله خمينی و طالبان كشيده ميشوند. راه بسوی خاور ميانهء نو، آنجا كه تركيه قاعده است و نه استثنا، راهی دراز و خطرناك است. در هر صورت كتاب ولی نصر ...."

"خريد كردن درمانی" ؛ نيويورك تايمز
مروری بر كتاب "نيروهای ثروت: بالا روی طبقه متوسط مسلمان و معنی آن برای دنيای ما"، نوشتهء ولی نصر

-----------‌

استقبال روزنامه حقوق بشری نيويورك تايمز (و بی بی سی ضد توتاليتر) از كتاب تازهء كارشناس آمريكايی، مِستِر ولی نصر، آنهم با تيتری مانند "خريد كردن درمانی" بی دليل نيست، چرا كه آنچه كه اينان "اقتصاد آزاد" مينامند در اصل غارت و چپاول آزاد توسط چند مليتی ها، قانون زدائی، بی مسئوليت كردن دولت ها و دگرگونی شهروندان به مصرف كنندگان بوده است.

بنابراين، اينكه تركيه با عبور از سكولاريزم و با ياری "حزب عدالت و توسعه" به دمكراسی و آزادی رسيده، اينكه رهبر پيشين اخوان المسلمين (گويا برخلاف سيد قطب) فردی "كاريزماتيك" بوده و اين سازمان اسلامی برای آزادی و دمكراسی تلاش ميكند، اينكه هر چه طبقات متوسط در خاور ميانه از "وابستگی به دولت های خود دوری كنند" ( بخوانيد هر چه دولت ها از وظايف خود دوری كنند) به آزادی و دمكراسی نزديك تر خواهند شد، اينكه جهاد اسلامی توسط شوروی آغاز شد و يا، در پايان، اينكه به گفته مِستِر ولی نصر احمدی نژاد در زمان انتخابات از رضا شاه بزرگ تقليد ميكرده فقط اين نكته را به ما ياد آوری ميكند كه بنجل هايی كه مصرف كننده بايد مصرف كند شامل مقالات و "آگاهی" هايی كه رسانه های حقوق بشری و ضد توتاليتر سالها كيلو كيلو به خورد مخاطبان خود داده اند نيز ميباشند.

Tuesday, January 26, 2010

The White Revolution Iran Pahlavi Shah of Iran Socialism انقلاب سفيد

ششم ِ بهمن خجسته باد

ششم بهمن ماه سال هزار و سیصد و چهل و یک ِ خورشیدی، در تاریخ ِ جهشوار ِ ایران، از دنیای کهنگی و عقب ماندگی به جهان ِ نو و مدرن، جایگاه ِ ویژه ای دارد. از پس این روز و رویداد است که جامعه ی کهنه ی ایران فرو می ریزد و بر خاکروبه های آن، ایران ِ مدرن بنا می شود. در بسیاری از عرصه ها نیروهایی که سالها از فعالیت اجتماعی محروم بودند، دیوار جهالت را شکستند و با انرژی بی همتا وارد اجتماع شدند که در رأس این عرصه ها باید از عرصه ی زنان یاد کرد که بر کاکُل همگی می درخشد.

اما در برابر این حرکت ِ روشنایی آفرین ِ فردا و فردا ها، نیروهای ِ ایست تاریخی قرار داشتند که با تمامی قوا در مقابلش صف آرایی کردند و در این صف آرایی بدون کوچکترین شرمی در پشت ِ عقب مانده ترین قشر تاریخ قرار گرفتند و غائله ی پانزدهم خرداد ِ سال چهل و دو را آفریدند. از این پس بود که این نیروها برای به بن بست کشاندن دریای ِ خروشان ِ رویداد ِ ششم بهمن، همراه با مرتجعین ِ واپس مانده و نیرو هایی که با حمایت بیگانگان، سلاح ِ جهل بدست گرفته بودند تا با تخریب و ترور، جامعه ی رو به رشد را بر سر مردم خراب کنند، دست در دست هم، فاجعه ی بیست و دو بهمن ماه ِ پنجاه و هفت را سبب شدند.

ادامه در وبلاگ احمد پناهنده

================‌

شاهان پهلوى، چپ گرا به معناى واقعی

"ميتوان هم از برخى اعمال پهلوى ها به نيكى ياد كرد و در كنارش باز هم پادشاهى را رد كرد. اما معمولا برعكس است، مخالفان پادشاهى اگر ناچارند در جائى اعتراف كنند كه پيشرفت و ترقى اى هم بوده، آنرا معمولا به نام اين كه به نفع سرمايه و قدرتهاى بيگانه بوده تخطئه كرده و يا ميگويند كه آنچه كه در زمينه پيشرفتهاى اقتصادى و اجتماعى شده بود، ارتباطى به پهلويها نداشته است بلكه هر رژيم و هر كسى هم كه روى كارمى آمد، آن پيشرفتها خود به خود انجام ميشد و آن فرمانروا اگر هم ميخواست نمى توانست جلوى پيشرفت رابگيرد. و فراموش ميكنند كه قبل از پهلوى ها ۲۰۰ سالى بود كه جهان چهار اسبه پيشرفت ميكرد ولى علم و پيشرفت خود بخود به ايران نيامد. به نظر من اینها خود را تحمیق میکنند. بگذار بکنند. خلایق هرچه لایق."

================‌

وبلاگ بهمن زاهدی:

"این چه تحولی بود که توانست به این‌گونه در کشور ما ریشه بدواند و ریشه‌کن شدنی نیست؟ از بین بردن اربابان و آزاد کردن کشاورزان که رعیتی (برده اسلامی) تا آن زمان بیش نبودن چگونه می‌توانست مخالفت چپ‌گرایان ایران را بخود اختصاص دهد؟ سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها چرا بایستی با مخالفت طرفداران و حامیان کارگران روبرو می‌شد؟ تجدید نظر در قانون انتخابات به منظور دادن حق رای زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان، چرا با مخالفت کسانی که بر خود نام "آزادیخواهان ایران" و یا "نحضت آزادی" را گذاشته بودند مواجعه شد؟ چپ‌گرایان و ملی‌مذهبی‌ها ایران پاسخگو به این سوالات نبوده و نیستند و نخواهند بود، تاریخ پاسخ‌گویی بی طرف برای این سوالات خواهد شد. سکوت این گروه‌های ضد ایرانی که با نفرت، کنیه و ضدیت به اصلاحات اجتماعی و نظام پادشاهی آن زمان می‌نگریستند، هر روز برای ایران دوستان نمایان‌تر می‌شود. آنان منطقی در کارزار خود نداشتند بغیر از جنگ مسلح‌هانه‌ای که به بجای اندیشیدن بیگانگان به یادشان داده بودند."

+

--------------------
توضیخ ضروری بر نوشته جناب احمد پناهنده

اصلاحات ارضی کوچکترین ربطی به حسن ارسنجانی نداشت چون سالها قبل از اینکه بعنوان وزیر کشاورزی اصلاحات ارضی را شروع کنند ، محمد رضاشاه با تقسیم اراضی سلطنتی و املاک و مسقلات دولت توسط بانک کشاورزی اقدام کرده بود و هنگامیکه کار تقسیم اراضی سلطنتی و املاک و مستقلات دولت بخوبی به پایان رسید و حسن ارسنجانی هم مطرح نبود کار اصلاحات ارضی در سراسر کشور به وزارت کشاورزی محول گردید، تحت سرپرستی وکفالت وزیر کشاورزی، روانشاد عبدالحمید حکیمی. حسن ارسنجانی که میخواست نامی در کند به وسط کار پرید و با عجله بی جهت و بدون نقشه کار اصلاحات ارضی را بکلی از محور اصلی آن دور ساخت که میدانیم موجب خسران گردید. لکن عده ای اصرار دارند تا اصلاحات ارضی را به علی امینی و حسن ارسنجانی و جان اف کندی، برای خدشه ساختن نام محمد رضا شاه پهلوی بچسبانند که زهی کاری بسیار باطل میباشد.

این مختصر را برای ضبط در تاریخ آوردم تا حق به حقدار رسیده باشد.

شاد باشید.

هاشم حكیمی

Saturday, January 16, 2010

shirin neshat Women Without Men Financial Times

"هفته آينده در جشنواره سينمايی ساندنس، برای هر كسی كه رويدادهای ايران را دنبال ميكند يك فيلم زبانزد خواهد شد. بدنبال تظاهرات بر ضد دولت پرزيدنت احمدی نژاد، برخی از ايرانيان نا آرامی های تازه را با كشمكش های سياسی پيشين در ايران موازی ميكنند (+)، بويژه انقلاب اسلامی ١٩٧٩ و داستان كمتر شنيده شدهء كودتای ١٩٥٣ كه شاه را به قدرت باز گرداند. زنان بدون مردان، نخستين اثر سينمايی از هنرمند ايرانی تبار شيرين نشاط (+) داستان كودتای ١٩٥٣ را از چشمان چهار زن ايرانی نشان ميدهد..."

ادامه در تارنمای حقوق بشری فايننشال تايمز

+
همزمان در فيلادلفيا:
کتابخوانی "همه مردان شاه" در سيرك سيار استیون کینزر

Tuesday, January 05, 2010

hamid dabashi gary sick greens green

شيخ حميد دباشی (+)، خدمتكار گری سيك در دانشگاه كلمبيا (+)، ضمن تبليغ برای جنبش "سيويل رايتس" و "جمهوری دمكراتيك" خواهانه سبزالله، از تغيير جمهوری دست نشانده اسلامی به يك "ديكتاتوری مذهبی" (به قول خودش، "مانند حكومت ارتشی در پاكستان") ‌ابراز نگرانی كرده، امكان تحميل سناريوئی را بدنبال پيروزی اين جنبش هشدار ميدهد: در دست گيری و دزديدن جنبش سبز توسط هواداران پادشاهی (صد البته با پشتيبانی نظامی آمريكای دشمن پادشاهی و اسرائيل تجزيه طلب پرور) بدنبال فروپاشی احتمالی جمهوری اسلامی.

بدبخت مخاطب انگليسی زبان.

+
"هفته سبز"
پيام بمناسبت "روز دانشجو"

Saturday, January 02, 2010

منتظری سراج ‌الدین میردامادی ژاله وفا montazeri paris france

بزرگداشت آیت‌الله منتظری در پاریس برگزار شد

راديو زمانه (همان "راديو فردا" با نامی ديگر)

"به همت جمعی از ایرانیان مقیم پاریس مراسم بزرگداشت انسان شجاع و حامی حقوق بشر، آیت‌الله منتظری روز یکشنبه ٢٧ دسامبر مصادف با ٦ دی‌ماه و هفتمین روز خاک‌سپاری این فقیه عالی‌قدر، در سالن آژکا در پاریس بر پا شد. در آغاز این مراسم شرکت‌کنندگان، یک دقیقه برخاسته و هر کس به سبک و آیین خود به آیت‌الله منتظری و کشته‌شدگان روز عاشورا در ایران، ادای احترام نمودند. سپس ویدئویی از زندگی و تلاش‌های آیت‌الله منتظری در راه مبارزه با ظلم و ستم رژیم پهلوی... به نمایش درآمد.... در ادامه‌ی این مراسم خانم ژاله وفا، روزنامه‌نگار و پژوهش‌گر ایرانی مقیم آلمان *، فرازهایی از زندگی‌نامه‌ی آیت‌الله منتظری، برگرفته از کتاب خاطرات آن مرحوم را بازخوانی و ارائه نمودند. آن‌گاه فیلم گفت‌وگوی رادیوزمانه با آیت‌الله منتظری، تهیه شده در تابستان ١٣٨٧، به مناسبت بیستمین سال‌گرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ به نمایش درآمد و سراج‌الدین میردامادی روزنامه‌نگاری ** که این گفت‌وگو را با ایشان انجام داده بود به بیان توضیحاتی کوتاه و خاطراتی در خصوص این گفت‌وگو پرداخت."

* عضو "مجامع اسلامی ایرانیان"
** عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت

Friday, January 01, 2010

Iran Khuzestan Ahmad Kasravi etemaad.ir hossein abbasi abdolnabi gheim

"چه بسا آدمي پس از خواندن کتاب «٥٠٠ سال تاريخ خوزستان» (نوشته عبدالنبي قيم) و يافتن حقايق پنهان تاريخ خود، تصميم بگيرد کار نکوهيده کسروي و هم قطارانش را به کار بندد و مراسم کتاب سوزان را با سوزاندن «تاريخ ٥٠٠ ساله خوزستان» (نوشته احمد كسروی) زنده کند...اما آرامشي که قيم تاريخ نگار به هموطن خود مي دهد، تعصب ورزي را دور مي کند، چشمانش را مي شويد و براي پندآموزي آماده مي سازد چرا که عصر تاريک کتاب سوزي به سرآمده است و اميد مي رود تاريخ از محاق بيرون آيد."

مهم ترين نكته در بارهء "تاريخ نگار محلي، وقايع نگار ملي" (PDF : ١ - ٢ )، نوشته جانوری بنام حسين عباسی، اين است كه نوشته كذا نه در تارنمای آمريكايی-انگليسی "الاحواز"، كه در روزنامه "اعتماد" منتشر شده است:

" پاره يي از واژه شناسان بر اين باورند که تاريخ واژه يي فارسي است؛ همان «تاريک» است. اين سخن و ديدگاه، راست باشد يا نادرست، درباره بخش هاي فراواني از تاريخ تاريک ما ايرانيان صدق مي کند. پادشاهان و اميران و سران با خونريزي و برادرکشي بر اورنگ پادشاهي مي نشستند و نام و نشان را نه به ارث، که به يغما مي بردند و به زيردستان خود چه نام هاي فريبنده و القاب دلنشيني که هبه نمي فرمودند، و اين زيردستان براي به چنگ آوردن نام هاي دلرباتر چه خون ها که نمي ريختند تا يک وجب به خاک پاي خلد آشيان نزديک تر شوند. اعتماد السلطنه، حشمت الدوله، نصرت الملک، ظل السلطان، معزالسلطنه و صدها لقب ديگر، برگ هاي کتاب تاريک تاريخ ما را سياه تر کرده است."

+

ebrahim yazdi radiofarda radio farda npr financial times

"در بيانيه عفو بين الملل تاکيد شده است که ... و ابراهيم يزدی زندانيان سياسی و عقيدتی هستند."

راديو فردا

استيت دپارتمنت دروغ ميگويد، چرا كه واژه "عقيده" برگردان واژه "conscience"، كه سازمان جنايتكار عفو بين الملل در ستايش از ‌ابراهيم يزدی جنايتكار بكار برده، نميباشد.

"conscience" يعنی وجدان. چند نمونه از استفاده اين واژه در زبان انگليسی يادآوری ميشود:

"To have a clear conscience" :
وجدان پاك داشتن
"Conscience-stricken" :
گرفتار ناراحتی وجدان
"Conscientious" :
با وجدان؛ درستكار؛ شريف؛ دلسوز
"Conscientious objector" :
مخالف وجدانی؛ مخالف جنگ

+
ابراهيم يزدی: نيم قرن تلاش برای دمكراسی! (NPR)
گفتگو با ابراهيم يزدی (فايننشال تايمز؛ ٩ فوريه ٢٠٠٩)

pbs trita parsi karim sajadpour

كليپ پايين بخش كوتاهی از گفتگويی است كه چند روز پيش از شبكه(PBS) آمريكا در پيوند با رويدادهای ايران پخش شد. طبق معمول با حظور كارشناسانی كه، همزمان جهت جلب اطمینان مخاطب و سرپوش گذاری روی نقش اربابان، بايد ايرانی بنظر برسند، چرا كه "ايرانی ها" ديدگاه های خود را با در نظ‌ر گرفتن منافع ايران بيان كرده، با ايران دشمنی ندارند.

"وحشی" بشمار آوردن دولت ايران پيش از انتقام اسلامی موجب شگفت زدگی كسانی كه با رسانه های ضد توتاليتر و حقوق بشری غربی و جانورانی چون تريتا پارسی آشنايی دارند نميشود. آنچه كه شگفت برانگيز است وقاحت مِستِر "پارسی" است، چرا كه اگر "يك رژيم وحشی جايگزين رژيم وحشی ديگری" و انقلاب اين بوزينه هم دزديده شد، اسناد تلاش های پی در پی و ادامه دار اينان و خبرگزاری(PBS)، جهت ماندگاری رژيمی كه پيش از بیست و دوم خرداد وحشی نبوده در دسترس ميباشند.

پس از مِستِر "پارسی"، مِستِر كريم سجادپور (کارشناس بنیاد صلح بین المللی کارنگی در واشنگتن) با تاكيد روی تفاوت ميان نخبگان سياسی در "رژيم شاه" و جمهوری اسلامی ميگويد: در حالی كه هنگامی كه هوا پس شد "نخبگان سياسی شاه" توانستند بيرون از ايران زندگی كنند...

اينجا مجری برنامه با پوزخند اضافه می كند: "و حساب های بانكی لازم در خارج را هم داشتند."