Khomeini's letter to Mikhail Gorbachev
متن كامل نامه ی خميني به گورباچف و پاسخ گورباچف
خبرگزاري چاه جمكران: گورباچف در اين پاسخ، براي نامه امام ارج فراوان قائل شده بود ولي از متن جوابيه وي پيدا بود كه ابعاد معنوي پيام امام را درك نكرده است!
متن كامل نامه ی خميني به گورباچف و پاسخ گورباچف
خبرگزاري چاه جمكران: گورباچف در اين پاسخ، براي نامه امام ارج فراوان قائل شده بود ولي از متن جوابيه وي پيدا بود كه ابعاد معنوي پيام امام را درك نكرده است!
نظام شاهنشاهي، عامل هر فساد است
جمهوري اسلامي، مظهر عدل و داد است
مملي اگه شاه نميشد، اين همه غوغا نميشد.
شورت فرح چه رنگه؟، كارتر ميگه دو رنگه (بينهايت، بينهايت پوزش)
فرمودهٌ خميني برچيدن يزيد است، كابينهٌ بختيار يك حيلهٌ جديد است
و و و ...
شعور تاريخي "ملت ايران" در شعارهاي انقلاب اسلامي
خبرگزاری "فارس" (جمهوری اسلامی)
"آنهايي كه ميخواهند همگام با انقلاب اسلامي پيش بروند و تاريخچهاي از زمينههاي انقلاب و سير كلي آن به دست آورند و جان كندن نهايي رژيم فاسد پادشاهي را حس كنند با شعارها و ديوار نوشتههاي دوران انقلاب همآواز شوند تا تعريف جديدي از خود، تاريخ، ايران و نظام جهاني ارائه دهند."
معرفي "رسائل حجابيّه" : از ١٣٢٩ تا ١٣٥٧ ه ق
خبرگزاری "فارس"
"بعد از انقلاب مشروطه، برابري حقوق زنان با مردان و نيز به حساب آوردن قدرت و تواناييهاي آنان و تأثيرگذاريشان در مسائل مختلف، در محافل روشنفكري و مطبوعات مورد توجه قرار گرفت. در اين مباحث، مسألهي حجاب، بيشتر توسط متجددان و منور الفكرها ادامه داشت: تا اينكه در دورهي سلطنت رضاخان پهلوي با زور سرنيزه و امنيّه حجاب از سر زنان برداشته شد- كشف حجاب- و بيحجابي، نماد و نشانهي تجدد، روشنفكري و فرهيختگي زن عصر پهلوي گرديد ... با انقلاب اسلامي مردم ايران، ارزشهاي دورهي شاهنشاهي پهلوي به هم خورد و مسألهي حجاب بار ديگر سخت مورد نظر شد چنان كه امروزه نه تنها در خارج از مرزهاي ايران و در حوزهي كشورهاي اسلامي، بلكه در كشورهاي اروپايي و امريكا، شاهد استقبال زنان مسلمان از حجاب هستيم كه گاهي نيز به صورت يك معضل اجتماعي و سياسي براي اين كشورها درآمده است."
امام خميني به عنوان رهبر انقلاب اسلامي كه در ١٢٩٩ كودتاي رضاخان را محكوم كرده بود و در برابر سياستهاي ضد ديني پهلوي اول همچون كشف حجاب، جدايي دين از سياست، رواج فرهنگ [ايراني] در ايران، اهانت به روحانيت و ... نيز موضعگيري نموده بود؛ اين مسئله را چنين شرح ميدهند: «در رژيم طاغوتي پهلوي آن ظلمي كه به بانواني كه مقيد بودند به اينكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است ذي خودشان را قرار دهند، در آن زمان رضا شاه به وضعي و در زمان محمدرضا به وضع ديگر. و بحمدالله بانوان ايران مقاومت كردند و جز يك دستهاي كه جزء دار و دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژيم او مناسب بودند، ساير خواهرها مقاومت كردند. بنابراين اسلام در ايران زنده شد، آن خدمتي كه به بانوان كرده است و خواهد كرد ارزشش به اندازهاي است كه نميتوانيم ما توصيف كنيم. اگر نبود اين انقلاب و نبود اين تغيير و تحولي كه در ايران واقع شده بود، بعد از چند سال ديگر اثري از اخلاق اسلامي در ايران نبود.»
اين گزارش را سايت "اخبار روز" هم نقل كرده است، ولی چون مانند همه ی سايت های "خبری" ايرانی نما در برونمرز (بدون استثنا) ضد اطلاعاتيست، به جای اينكه آنرا بازشكافی كند و چرنديات را نشان بگيرد، تازه واژه ی "مليت ها" را هم به آن افزوده است.
راه اندازي ٣٨ هزار سايت و وبلاگ براي تحريک قوميت ها
جام جم آن لاین
پنج شنبه ٧ دی ماه ١٣٨٥
يک مقام امنيتي تعداد سايتها و وبلاگ هاي راه اندازي شده در اينترنت براي تحريک قوميت ها در ايران را بالغ بر ٣٨ هزار مورد اعلام کرد و گفت: اپوزيسيون (!؟)جديد به اين نتيجه رسيده که هيچ يک از گروههاي قبلي توان براندازي نظام را ندارند و به همين دليل دنبال راهکارهاي جديدي هستند.
اين مقام مسوول افزود: هم اکنون ٧٠٠ سايت اينترنتي از سوي دشمنان انقلاب (نه دشمنان ايران!) براي تحريک قوم ترکمن راه اندازي شده است. وجود سايتهاي متعدد اينترنتي براي تحريک قوم ترکمن نشان از برنامه ريزي مخالفان نظام براي تحريک مردم اين منطقه دارد.
همين خبر در سايت "اخبار روز":
پنجشنبه ۷ دی ۱٣٨۵ - ۲٨ دسامبر ۲۰۰۶
"تعداد سایت های مخصوص ملیت ها و قومیت ها در ایران بالغ بر ٣٨ هزار مورد است. به گزارش جام جم آن لاین..."
آفتاب: زورآزمایی ایران و غرب بر سر پرونده هستهای با تصویب قطعنامه تحریم در شورای امنیت سازمان ملل متحد و اقدام متقابل مجلس در ملزم ساختن دولت به تجدید نظر در همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی هستهای وارد مرحله خطیری شده است. در چنین شرایطی استفاده از تمامی ابزارهای موجود برای پاسداری از منافع ملی نکتهای است که بیشک میبایست در دستور کار مسئولان دستگاه دیپلماسی قرار بگیرد. در این میان وجود جامعه نسبتا بزرگی از ایرانیان در خاک آمریکا پتانسیل بالقوهای برای تاثیر گذاری و تعدیل سیاستهای تندروانه کاخ سفید تلقی میشود که البته تاکنون چنانکه باید وشاید مورد توجه قرار نگرفته (!) است. اگر این پتانسیل بالقوه و دست نخورده (!) را بامیزان تاثیر لابی یهودی در سوق دادن سیاستهای واشینگتن به حمایت از اسراییل مقایسه کنیم به شکاف ژرفی که میان آنچه هست و آنچه میتواند باشد وجود دارد بیشتر پیمیبریم. نباید از یاد برد که به اعتقاد بیشتر صاحب نظران در جهان امروز استفاده هوشمندانه از "دیپلماسی غیر رسمی" نقش بسیار پراهمیتی در پیشبرد و تحقق اهداف دیپلماسی رسمی دارد. "تریتا پارسی" رئیس شورای آمریکاییهای ایرانیتبار و استاد دانشگاه جانهاپکینز در گفتگویی قطعنامه تصویب شده را بوجود آورنده یک شرایط باخت-باخت در قبال برنامه هستهای ایران دانستهاست. نظر به اهمیت موضوع آفتاب چکیدهای از این گفتگو را منتشر میکند...
ای-دی-ام ٢٤٦: جامعه ی آذربايجانی در ايران
تاريخ: ٢٢ نوامبر ٢٠٠٦
"مجلس عوام نگرانی خود را از بازداشت هزاران فعال آذربايجانی ابراز می نمايد. اين مجلس ملاحظه می كند كه اين بازداشت ها در پی تظاهرات گسترده ی ماه مه صورت گرفته است، هنگامی كه هزاران آذربايجانی در شمال غربی ايران به خيابانها آمدند و خواستار حقوق فرهنگی خود و پايان دادن به ظلم و ستمی كه نسبت به قوم های غير پارسی كشور از آغاز دوره ی خاندان پهلوی در ١٩٢٥ روا ميگردد شدند. اين مجلس تاييد می كند كه ٢٥ درصد كل جمعيت را آذربايجانی ها تشكيل ميدهند (تا ٣٠ ميليون نفر، طبق آمار شورای اقتصادی و اجتماعی ی سازمان ملل متحد)، ولی در ايران مدارسی وجود ندارد كه به زبان آذربايجاني درس بدهند (منظور فراتر از تدريس خود زبان تركی است، كه آنرا "آذری" هم می نامند). اين مجلس ملاحظه می كند كه از زمان انقلاب ١٩٧٩ تا كنون تظاهرات آذربايجانی ها در ايران بزرگترين تظاهرات در اين كشور می باشد. و اين مجلس از دولت بريتانيا می خواهد تا دولت ايران را به دادن حقوق فرهنگی بيشتر به آذربايجانی ها و ديگر اقوام در ايران فراخواند."
اين هم يك نوشته در رابطه با همين طرح پيشنهادی در سايت جانوری بنام "ميرزا خزر"، كه جالب است بدانيد زمانی هم مدير راديو "ليبرتی" در بادكوبه بوده است.
كنجكاوم بدانم چند نفر هنگام خواندن اين مقاله كه در باره ی قطعنامۀ سازمان ملل نوشته شده بود به اين بند توجه كردند:
قطعنامه پس از رقيق كردن نخستين پيش نويس صادر شد. روسيه و چين هر دو به نكته هايی كليدی در قطعنامه ای كه "EU3" طرح كرده بود اعتراض داشتند و با مهارت عمل كردند تا منافع تجاری خود را در ايران حفظ كنند. ولی عواملی وجود دارد كه اين دشمنان پيشين را به همبستگی و ايستادگی در برابر آمريكا تشويق می كند. نخست، هر دو كشور باور دارند كه احمدی نژاد مستقل از آمريكا عمل می كند. اين امر آنها را ترغيب كرده است تا دست به طرف ايران ببرند، علی رغم اين واقعيت كه بيشتر نهادها و ابزارهای قدرت در ايران محكم در دست عوامل خود آمريكا است؛ عواملی كه به كمكشان آمريكا اهداف سياست خارجی خود را در فلسطين، لبنان، عراق و افغانستان كسب می كند. آمريكا، با مستحكم كردن اعتبارنامه های خاتمی و رفسنجانی در مجلس خبرگان و انتخابات شوراها، احمدی نژاد را بيشتر ناتوان كرد. ولی هيچ كدام از اينها از اشتياق مسكو و پكن برای درآغوش گرفتن احمدی نژاد نكاسته است. دوماً، روسيه و چين نمی خواهند، مانند دوره ی پيش از آغاز جنگ در ٢٠٠٣، دو تماشاگر وحشت زده به نظر برسند. امروز هر دو كشور احساس می كنند كه تصرف عراق آمريكا را ضعيف كرده است. آنها تلاش خواهند كرد تا احتمال حمله به ايران به حداقل برسد.
رییس دانشگاه الزهرا : دراسلام حجاب و پوشش برای زنان و فرو گرفتن نگاه برای مردان واجب شده است زیرا یكی از دلایل این امر تاثیر تصاویر تحریككننده بر غده هیپوفیز مردان و فعال نمودن آن است.
(علامت تعجب از من نيست، از خود "آفتاب" است، كه مانند "شرق"، نه تنها اسلامی و ضد ايرانی نيست، بلكه شديدا سكولار و ايران گرا هم هست!)
تخريب نقشهاي ٢٥٠٠ سالهي تخت جمشيد
به گفتهي يكي از باستانشناسان بنياد پژوهشي پارسه _ پاسارگاد، آسيب واردشده به نقشبرجستههاي تخت جمشيد (پارسه) توسط يكي از عوامل گروه فيلمبرداري سريال «مدار صفر درجه»، بههيچوجه قابل جبران نخواهد بود.
سفر «گابريل گارسيا مارکز» نويسنده برجسته کلمبيايي به ايران در نيمه دوم فروردين به تهران قطعي شده است.
بازتاب
هدف اصلی "محمد رضا پهلوی" در زمان طاغوت این بود که به طور کل فاتحه حوزه و روحانیت خوانده شود و به همین خاطر در برهه ای از زمان بسیاری از مراکز حوزوی را تعطیل کرد.
...پرویز داوودی، معاون اول رئیس جمهور، به تأکید اسلام بر پژوهش و جایگاه علم اشاره و خاطرنشان کرد: بسیاری از علوم از علوم دینی نشأت گرفته اند و رهنمودهای قرآن نیز در این زمینه بسیار روشنگر است و همانطور که در اصول دین تقلید پذیرفته نیست باید در علم هم از تقلید جلوگیری کرد.
وی یاد آور شد: علم و پژوهش از دیرباز در کشور ما جایگاه بسیار عمیقی داشته است. تمدن ایرانی در عرصه های مختلف علمی از جمله ریاضیات، معماری و .... سرآمد زمان خود بوده است و وقتی با اسلام ترکیب شده است انتظاری جز خلاقیت های موثر علوم نمی توان از آن داشت.
داوودی افزود: متاسفانه در ١٠٠ سال گذشته به دلیل هجمه استعمار علمای کشور ما نتوانستند فضای لازم را برای رشد پیدا کنند و در برابر ریشه های علمی رکود ایجاد شد. جو خفقان رژیم پهلوی اجازه رشد علمی به دانشمندان کشور نمی داد.
وی اضافه کرد: شکوه ظاهری علمی غرب باعث مرعوب شدن دانشمندان ایرانی شده و آنها را به مسیر تقلید انداخته بود. دانشمندان ایرانی فکر می کردند که استحقاق دستیابی به هیچ موفقیتی را ندارند.
معاون اول رئیس جمهوری اظهار داشت: در زمان گذشته حتی اگر دانشمندان ما حرکتی را ایجاد می کردند با بن بست ها و ورود ممنوع ها مواجه می شدند اما با انقلاب اسلامی این بن بست ها شکست و زمینه لازم برای حرکت جوانان کشور ایجاد شد.
وی یاد آور شد: نظام اسلامی کشور تفکر حاکم بر دنیا مبتنی بر نهی ورود کشورهای جهان سوم به موضوعات جدید را شکست و جسارت در جوانان ایرانی بروز پیدا کرد.
معاون اول رئیس جمهور اضافه کرد: بی عدالتی، تبعیض، مسابقه نظامی، نظام ناعادلانه اقتصادی و پولی بر دنیا حاکم بود و به جوانان کشورهای جهان سوم اجازه رشد و ترقی نمی داد اما انقلاب توانست این ناعدالتی ها را مورد پرسش قرار دهد.
به گفته داوودی کشور در حال بازگشت به جایگاه علمی خوب گذشته است.
خواننده در کتاب " ١١٠ سوال پیرامون مسجد" با مباحثی چون جوانان و مسجد، چراغ در مسجد، حضور در مسجد، خوابیدن در مسجد، زن در مسجد، زینت در مسجد، سلام در مسجد، سیاست در مسجد، شعر درمسجد، عبور از مسجد، غضب در مسجد، کارکرد مسجد، کتیبه های مسجد، کفار و مشرکین در مسجد، کودکان و مسجد، گمشده ها و مسجد، گناه در مسجد، محراب مسجد، مسجد جامع، مسجد در قرآن و روایات، مسجد ضرار، معماری مسجد، مکان مسجد، نظافت مسجد، نقاشی مسجد، نماز جماعت در مسجد و همسایه مسجد آشنا می شود.
وزير ارشاد: ريشه فرهنگي ملتهاي ايران و فلسطين يكي است
خبرگزاري جمهوري اسلامي
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ديدار با همتاي فلسطيني خود ريشه فرهنگي ملتهاي ايران و فلسطين را يكي دانست.
"محمد حسين صفار هرندي" روز يكشنبه در ديدار با "عطاالله ابوالسبح"، نام فلسطين را مترادف بانام ايران دانست و خاطرنشان كرد: اينجا وطن شماست (!!!) همانطور كه فلسطين وطن دوم ايرانيان (!!!) محسوب ميشود.
به گزارش سايت خبري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، هرندي مبارزات مردم فلسطين را الهام بخش مردم ايران در مبارزه با رژيم پهلوي عنوان كرد و گفت: خيزش مجدد مردم فلسطين، انقلاب سنگ و حضور همه جانبه مردم در صحنه، تصاوير زيباتري از مبارزات فلسطينيان به نمايش گذاشته است.
وي آرمانهاي مبارزات حماسي دردوره جديد راكاملا منطبق برهمان آرمانهايي دانست كه ملت ايران در مبارزات خود بر ضد استكبار جهاني دارند.
صفارهرندي موفقيت حماس در بدست آوردن حكومت مبتني برآراء مردم را لازمه شكلگيري دولتي تمام عيار فلسطيني دانست كه منجر به شكست رژيم صهيونيستي در آينده نزديك خواهد شد.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اظهاراميدواري كرد كه زمينه ارتباطات گستردهتر و نزديكتر ميان دو ملت ايجاد و فرصت تعاملات فرهنگي بيشتري فراهم شود.
وي افزود: در حال حاضر آمادگي داريم تا تجربيات خود را در اختيار مردم فلسطين قرار دهيم و از تجربيات آنان نيز براي ادامه اين راه در برابر زياده خواهي دشمنان همه ملتها الهام بگيريم.
هرندي در بخش ديگري از سخنان خود ريشه فرهنگي ملتهاي ايران و فلسطين را يكسان دانست و گفت: قرآن كريم، اسلام و پيامهاي آزادي بخش رسول اعظم (ص) در همه جنبههاي زندگي الهام بخش ماست.
وي تصوير كنوني جهان اسلام را بازگشت به اسلام ناب محمدي (ص) با شتاب هرچه بيشتر خواند و گفت: ما شكست دشمنان در صحنههاي سياسي و نظامي را قطعي فرض ميكنيم و بر همين اساس بايد به فكر ساختن آيندهاي بر مبناي اصول فرهنگي و اقتصادي خود باشيم.
اشاره به چند نوشته از بانو ناهيد ركسان
ماشینحکومتی:
بله چه اشکالی دارد؟! کادر رهبری فدائیان، از ابتدای براندازی، با نیروهای مذهبی در ارتباط مستقیم بوده ، حال هم «کارش» را ادامه میدهد. واقعاً چه اشکالی دارد؟! هزاران جوان ایرانی تیرباران شدند؟ هزاران تن ناپدید شدند؟ هزاران هزار آواره شدند؟ فدای سر امثال فرخ نگهدار! ایشان که نمیتوانند به خاطر این مسائل پیشپا افتاده «مبارزاتشان» را نیمه تمام بگذارند! باید ادامه داد! بعضیها عکس روحالله در ماه رؤیت کردند، فرخ نگهدار هم در نعلین خاتمی، «فرهیختگی» رویت میکند، چه تفاوتی دارد؟! چه خبر است، هیاهو به راه انداختهاید؟ «مبارزه»، از آن نوعی که در دهه ٦٠ میلادی مد روز بود، دیگر «مد» نیست! و به مصداق «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»، بعضیها هم پس از رسوائی، همرنگ جماعت شدهاند!
حوزة مارگیری:
ایرانی، به دلیل سیر تحول فلسفی در تاریخ خود نمیتواند، از نظر فلسفی، در چارچوب تحولات فلسفی غرب جای گیرد. چرا که روند تاریخی ما با اروپای غربی متفاوت است. به همین دلیل، آنها که به «دکارت»، «کانت»، «پوپر» و... متوسل شدهاند و سیر تحولات ایران را با «عقل دکارتی» یا «اخلاق کانتی» بررسی میکنند، بدون تعارف، یا ابلهاند یا شارلاتان.
بادمجان و شورش:
«شبه مدافعان حقوق بشر»، همانطور که میدانید، همان پسرحاجیهای «فرهیخته» و مکتبیاند! وقتی بازاریها مدافع «حقوق بشر» میشوند، باید بدانیم که «حقوق بشر» بازاری شده! یا به عبارت دیگر، برای به ابتذال کشاندن «حقوق بشر» زمینهسازی شده!
اهميت اين نوشته بيشتر از آن است كه به خاطر ناهم انديشی بر سر يك موضوع (هر چند كليدی) به آن اشاره نكنم.
جالب است بدانيد كه يكی از ديدگاه هايی كه همه ی اين قبيله گرايان (از جمله سازمان انگليسی-تروريستی "الاحواز") در آن وجه اشتراك داشتند اين بود كه آنچه كه "ايران" و "ايرانی" می ناميم ساخته ی پادشاهان پهلوی بوده است.
اگر اينطور باشد، كه نيست (آنها ايران را "خلق" نكردند. آنها پيش آوران تولد دوباره ايران بودند)، اين خود بهترين تمجيد از پادشاهان پهلوی است.
"انجمن پژوهشگران ایران (!!!)، با اعتقاد بر اینکه در طی سالهای طولانی ایرانیان نقاط مختلف ایران همیشه مورد بی مهری و فشارهای گوناگون قرار داشته اند ، برای بررسی نوع حکومت آینده که بطور قطع باید حکومتی غیر متمرکز باشد (!!!)، کنفرانس آینده ایران - حکومت غير متمرکز، فدراليسم ... ؟ را با توجه به تمامیت ارضی و حفظ یکپارچگی ایران اعلام می دارد."
"فرامرز بختيار"، لجن، كدام بختياری تو و حزبت را نماينده و سخنگوی خود ميداند؟ تو اصلا كی هستی مردك؟!
+
پی نوشت:
"سازمان ملل متحد جایزه حقوق بشر سال ٢٠٠٨ خود را به افراد و سازمان های زیر اهداء کرده است : ...آقای رمزی کلارک.... انجمن پژوهشگران ایران سپاس و قدردانی خود را به سازمان ملل متحد و تبریک و شادباش را هدیه دریافت کنندگان امسال این جایزه بین المللی می نماید." تاریخ: ٦ آذر "١٣٨٧"/ ٢٦ نوامبر ٢٠٠٨
مهندس مهدی بازرگان نخست وزير اسبق اسلامی و عضو شورای انقلاب اسلامی در سخنانی در پادگان لويزان خطاب به افراد آرتش جمهوری اسلامی گفت: "آرتش امروز ما ديگر صرفا يك آرتش ملی نيست بلكه نيروئی در راه خدا و در خدمت اسلام است و بايد در اين راه خدمت كند."
آدينه ١٦ آذرماه "٥٨"، برابر با ٧ دسامبر ١٩٧٩
خبرگزاری فرانسه: ساعت ١ بعدازظهر امروز شهريار شفيق افسر نيروی دريائی شاهنشاهی ايران (فرزند شاهدخت اشرف پهلوی) در بخش شانزدهم پاريس به ضرب دو گلوله از پای درآمد و لحظاتی بعد درگذشت. اين دو گلوله كه به پشت گردن و سر شهريار شفيق اصابت كرد توسط يك جوان ٢٥ تا ٣٠ ساله موتور سوار و از يك هفت تير كاليبر ٩ ميليمتری شليك گرديد. شيخ صادق خلخالی اعضاء فدائيان اسلام را مسئول اين جنايت معرفی كرد.
شورش ٥٧ در آيينه مطبوعات
شهرام جاويدپور
صفحه ی ويژه والا گهر شهريار شفيق در سايت شاهدخت اشرف پهلوی (لينك در پايين صفحه به يكی از نوشته هایم پيش از آغاز وبلاگ است، كه اميدوارم به اين لينك تغيير داده شود.)
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، سيدمحمد خاتمي، رييسجمهوري سابق كشورمان در كنگره جوانان اصلاحطلب، اظهار داشت: اين جلسه باشكوه كه با مشكلاتي برگزار شده است و دوستان از تهيه فضاي بزرگتر و پرگنجايشتر محروم ماندند، با حضور و شور شما جوانان با ارزش شده است، بهخصوص اينكه برگزاري اين مجلس در يك موقعيت ممتاز در ميان دو مناسبت حساس كه هر دو ميتوانند نمادي از خصوصيات نسل ما و جامعه اصلاحطلب ما باشد، مقارن شده است.( سالروز ولادت حضرت امام رضا ع. و ١٦ آذر، روز دانشجو)
خاتمي با بيان اينكه اين تصادف ميمون ميتواند ماهيت چنين جلسه و اجتماعي را مشخص كند، گفت: امام رضا ع. در موقعيتي قرار گرفت كه به هر دليل عنوان ولايت عهدي را پذيرفت اما به هيچ وجه همكاري و مسووليت را در درون آن حكومت نپذيرفت تا بتواند از يك جهت، جهتگيري بينش اصيل اسلامي را در جامعه مشخص كند و از سوي ديگر مظهر عقلانيت و عشق اسلام بين مردم شود. ميراث گرانقدر آن بزرگ، سرمايه بزرگ ما و همه بشريت است و امروز همانگونه كه حيات او مانند يك خورشيد درخشيد، وفاتش نيز همانند خورشيد، خورشيدي است براي رويش انديشه و تفكر و خراسان جايگاهي بينظير در تفكر اسلامي دارد.
سيدمحمد خاتمي با گراميداشت ١٦ آذر، روز دانشجو، گفت: ١٦ آذر روز مهمي براي دانشگاه، جامعه و جواناني كه خواستار آزادي، استقلال و پيشرفت هستند، محسوب ميشود. در فضاي خاصي بعد از ٢٨ مرداد استيلاي نفسگير استعمار مغرور و فضاي كودتا، سه قطره خوني كه در دانشگاه چكيد نشان داد اين ملت همچنان زنده است و خواست و منش اجتماعي او، آزادي و استقلال است و نشان داد دانشگاه و بهخصوص دانشگاه تهران كانون شور و شعور و آزادگي است.
وي تصريح كرد: شايد براي همين بود كه براي تحت شعاع قرار دادن دانشگاه تهران دانشگاه آريامهر را تشكيل دادهاند، اما اين دانشگاه جوشانتر از دانشگاه تهران كانون فرياد بيداري ملت ايران شد.
خاتمي با بيان اينكه شهيدان ما منحصر به اين سه شهيد بزرگوار نيستند، ادامه داد: در همه عرصهها در جنگ تحميلي و انقلاب، دانشگاه نقش پيشتاز داشته است و بايد داشته باشد. وقوع اين كنگره در ميان دو حادثه بزرگ درسي است براي ما كه ريشههاي ايمانمان را از كجا بگيريم و آگاهيمان را از كجا.
رييسجمهور سابق كشورمان با تاكيد بر اينكه اصلاحات نه با دوم خرداد شروع شد و نه امروز به پايان رسيده است، گفت: همواره تاكيد كردهايم كه اصلاحات در متن جامعه نوين ايران جايگاه بزرگي داشته است مگر نه اينكه بيش از يكصد سال است كه اين ملت روحانيت، دانشگاهي، كارگر، كشاورز، معلم و زن و مرد بدون هيچ ابهامي آزادي، استقلال، مردمسالاري و تبديل شدن رابطه خدا و بنده به ملت و دولت را فرياد زدهاند اين فرياد حتي توسط گوشهاي كمشنوا هم قابل شنيدن است.
وي افزود: اين موج اصلاحات يكصد ساله (!!!)ملت ماست در عين حال روح ملت نسبت به دين و دينداري عنايت جدي دارد چراكه در اين كشور دين، داراي بخش منحصر به فرد در تعيين تمدن است.
سيدمحمد خاتمي در ادامه اظهار داشت: در يكصد سال اخير هويت تاريخي ايران كه بيش از هر چيز ديني (بخوانيد اسلامی) است ، با خواسته تاريخي ملت كه استقلال، آزادي و پيشرفت است، همسويي بيشتري يافته است. اين خواست تاريخي و در عين حال اهتمام به دين و هوشياري و بلوغ ملت ماست كه هيچگاه سنتپرستان و بينشهايي كه از تجدد به سطحيترين و نازلترين وجوه آن تمايل دارند، در ميان ملت جايي نداشتهاند.
خاتمي با بيان اينكه سنتپرستان و بينشهايي از تجدد، اولي به عادتهاي خود به عنوان سنتهاي تغييرناپذير تقدس مينهد و دومي نيز مصرفكننده بيانديشه مبتذلترين و سطحيترين رويههايي است كه در جاهاي ديگر تجلي يافته است، گفت: سنتپرستان براي تحميل عادتهاي خود راهي جز خشونت نميشناسند و در مقام فكر نظريهپرداز خشونت و در مقام عمل اعمالكننده خشونت هستند.
وي ادامه داد: آنان هرگونه نوآوري و تحول را چه در فكر و چه در سنتها و چه در متن جامعه بر نميتابند. برخي از بينشهايي از تجدد نيز شيفته ظواهر ميشود، اين شيفتگي نهتنها نافرجام بلكه بدفرجام است اگر بخواهيم آنچه را كه متعلق به تاريخ و شرايط ديگر است، به جامعه تعميم دهيم، اگر حتي بتوانيم اين كار را بكنيم، نتايج خوبي نخواهد داشت.
خاتمي افزود: اصلاحات در ميان اين افراط و تفريط طي سال گذشته حضور فعال و با نشاطي داشته است، اصلاحات در صدد تغيير معادلات قدرت و نهادهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و بينالمللي در جامعه ماست. اصلاحات در صدد تغيير بوده است، تغيير به نفع مردم. در روابط سياسي و اجتماعي با محوريت مردم و قبول اين اصل كه حق حاكميت مردم به سرنوشت خود ممتازترين و مستحقترين حق بشر است كه بايد رعايت شود، اصلاحات خواستار تغييرات به نفع آزادي در كنار عدالت و برخورداري جامعه از مزاياي مادي و كرامات اخلاقي است.
رييسجمهور سابق كشورمان اظهار داشت: اصلاحات خواستار تغيير بوده است، هم در ذهن و هم در واقعيات زندگي. تغيير در انگارههاي جامعه از جمله انگارههاي ديني و نه دين. چراكه جوهر دين امر ثابت است اما برداشتهاي ما از دين عادتهايي بوده كه رنگ دين گرفته است و همه اينها قابل تغيير است. تغيير در جامعه نياز به علم و كارشناسي و فراهم آوردن زمينههايي دارد كه بتوان مسائل موجود را شناخت و در صدد حل آن برآمد. اصلاحات معتقد است دين نميتواند با راهحلهاي عادلانه و مدبرانه مخالف باشد. اگر دين براي اصلاح و تحول در جامعه آمده است، اصلاحات معتقد است كه در دورانهاي مختلف به دليل شرايط مختلف نگاه انسان به دين تغيير ميكند.
خاتمي افزود: برداشتهاي ديني ما جامهاي است به جامعه. اگر اين جامعه عوض شد ولي همچنان در صدد تحميل همان جامه به اين جامعه باشيم يا جامه دريده ميشود يا اندام جامعه ميشكند و جامه دريده خواهد شد همچنان كه در غرب دريده شد و يك نظام ديني قرون وسطايي تبديل به نظام سكولار و لاييك شد. اگر جامه آهنين باشد و جلوي رشد را بگيرد اندامي كه ميخواهد رشد كند، خواهد شكست، همچنان كه در جامعه ما شكست.
وي با بيان اينكه جامه كهنه در ايران سبب شد كه كشورمان دچار مشكلات زيادي شود و عقب بيفتد چنانكه قادر نباشد آنچه ديگران ساختهاند را مطرح كند، گفت: اصلاحات خواستار تغيير ميشود، اما آرام و از عمق. به نظر من اصلاحات ريشهدارترين و ماندگارترين جريان در كشور ما و كشورهاي اسلامي و شرقي است و داراي قويترين پشتوانه تئوريك است اما اين اصلاحات با مشكلات زيادي نيز مواجه است.
رييسجمهور سابق كشورمان افزود: ما تئوري داشتهايم اما اين تئوري تدوين نشده است، از ضعف تدوين تئوري و تبيين و تدبير آن به عنوان مبناي عمل و برنامهريزي منسجم برخوردار بودهايم.
خاتمي مشكل ديگر اصلاح طلبان را ناشيگري و تازهكاري در اجرا عنوان كرد و خاطر نشان ساخت: صرف نظر از مشكل اول كه مهم است و حالا كه از كاهگل سياست رها شدهايم، بايد به كاهگل انديشه بپردازيم و تئوريهاي قوي تبيين كنيم. تازهكاري در اجرا، برنامهريزي و تشخيص اولويتها نيز از مشكلات ما بود.
خاتمي افزود: اصلاحات در يكصد سال و بهخصوص هشت سال گذشته چنان دستاوردهاي بزرگ و عميق و ماندگاري داشته كه به مراتب از ضعفها و كاستيهاي آن فزونتر بوده است. عوامفريبيها و هياهوها فرو خواهد نشست. آنچه در متن جامعه است، ادامه خواهد يافت.
وي تصريح كرد: ممكن است حاشاها دلها را بيازارد، اما اينها خواهد نشست. در وراي اين هياهوها حركت ملت ايران در هشت سال باشكوه اصلاحات خواهد ماند و هنگامي كه اين هياهوها كنار رود، ملت خواهد ديد كه جريان اصلاحات جريان نيرومندي است كه تداوم دارد.
رييسجمهور سابق كشورمان مشكل ديگر اصلاحات را آشفتگي در شعارها و تداخل شعارهاي مختلف دانست و اظهار اميدواري كرد كه جوانان و كساني كه دغدغه ايران را دارند، با نگاه به گذشته و با پشتوانه تئوريكي كه وجود دارد، بتوانند اين آشفتگيها را براي آينده از بين ببرند.
خاتمي با بيان اينكه اسلام دين اجتماعي و ناظر به زندگي است، گفت: اسلام ديني نيست كه فقط به اميد سعادت اخروي ديگران را به ترك اين دنيا دعوت كند، اما نظارت اسلام به جهان بنيادي است يعني معيارها و اصولي را براي جهان ايجاد ميكند، اما خود انسانها بايد با فكر خويش نظام اقتصادي و اجتماعي را متناسب با زمان و مكان تعيين كند. آيا اسلام مكتب اقتصادي و سياسي و فرهنگي دارد يا چهارچوبها اصول و معيارهايي دارد كه بر اساس آن انسان با شناخت روزگار نظامهاي فكري را ايجاد ميكند كه اين نظامها، بشري و قابلتغيير است.
وي افزود: تفاوت اسلام اصولي و اسلام تحولخواه با اسلام ايدئولوژيك همين جا معلوم ميشود، اسلامي كه مقدس و ايدئولوژيك شده و نمونههاي آن در داخل است و در خارج هم به صورت القاعده و طالبان مشاهده ميشود، از اصلاحاتي كه ما داريم و وفادار به اسلام است، متفاوت است.
سيدمحمد خاتمي با بيان اينكه معتقدم اصلاحات يكصد سال اخير وفادار به اسلام بوده است، ادامه داد: در دوران ما در سايه انقلاب و با رهبري ممتاز امام(ره) به يك نتيجه منجر شده كه از دل آن نظام جمهوري اسلامي درآمده است. همزمان با آن يك نظام ديگري در دنيا به نام امارت اسلامي افغانستان پيدا شد، اين دو در بينش و گرايش تفاوت دارند.
وي افزود: اصلاحات وفادار به جمهوري اسلامي است، جمهوري اسلامي در عين وفاداري به معيارهاي اسلامي به اراده و راي مردم وفادار است. اگر راي مردم ملاك است، هيچكس حق ندارد به هيچ عنوان آنچه مردم نميخواهند را بر آنها تحميل كند. در جمهوري اسلامي بايد اين اصل حاكم باشد.
رييسجمهور سابق كشورمان تاكيد كرد: در جمهوري اسلامي اراده مردم به وسيله انتخابات مشخص ميشود، اين اصل در جمهوري اسلامي لرزان است، هنوز كورسويي وجود دارد، اما تلاش ميكنند آن را ببندند و انتخابات بيمعنا شود، اما اصلاحات بايد روي انتخابات پافشاري كند و هرجا روزنهاي ميبيند، آن را ياري كند. امروز ساز و كارهايي كه در انتخابات حاكم است، درست نيست. هميشه اين را گفتهايم و فرياد زدهايم، گاهي اثر داشته و گاهي اثري نداشته است.
خاتمي با بيان اينكه توسعه سياسي بدون توسعه اقتصادي و علمي ممكن نيست و بالعكس، گفت: اصلاحات بايد به واقعيتهاي زندگي بهخصوص عدالت به عنوان طلاييترين خواست انسان توجه كند.
وي افزود: امروز تنها عدالت اقتصادي مطرح ميشود و تصور ميكنم براي آن بايد سرمايههاي ملت را بيحساب و يكپارچه در جامعه مطرح كنيم در حالي كه عدالت اجتماعي وسيعتر از عدالت اقتصادي است.
خاتمي افزود: از يك طرف اگر عدالت دادن حق هر كسي است، كدام حق بزرگتر، باشكوهتر و فاخرتر از حق حاكميت انسان بر سرنوشت خود، البته درست است كه انسان براي اينكه بر سرنوشت خود حاكم باشد، نبايد فقير باشد و از سوي ديگر در جامعهاي كه امكانات در آن فراهم نيست، عدالت به معناي توزيع فقر و پايدار كردن فقر در همه اقشار جامعه خواهد بود.
خاتمي با بيان اينكه اصلاحات به انتخابات به عنوان محور و مدار مردمسالاري اهتمام دارد، گفت: اصلاحات نسبي به صورت دادن لايحهها و طرحهايي كه يك گام راه مردمسالاري را جلو ببرد تا حقوق مردم نهادينه شود، با مخالفتهايي مواجه شد اما نبايد مايوس شد؛ تا آنجا كه روزنه هست بايد حضور داشت. روزنه انتخابات شوراها بازتر از خبرگان است و روزنه انتخابات خبرگان بستهتر از شوراهاست، در عين حال معتقدم در انتخابات خبرگان هم بايد حضور يافت گرچه مجمع روحانيون مبارز به علل مختلف قادر به دادن ليست نشد، اما در تهران چند نفر و در شهرستانها نيز برخي چهرههاي برجسته هستند كه جوانان آنها را ميشناسند و بايد به آنها راي بدهند.
وي افزود: در شوراها امكانات بيشتري داريم و بايد با وجود مقاومت در مقابل اصلاحات و مردمسالاري پيش رفت و اين با حضور مردم ممكن است، اما حضور مردم كار كودتا را نميكند و تدريجي است، ممكن است كساني باشند كه حياتشان در غيبت اكثر مردم است و با راي حداقلي خود را نماينده مردم ميدانند، اما جهت اكثريت مردم مشخص است و معلوم است كه اگر آنها سيلآسا در انتخابات حضور يابند، نتيجه چه خواهد بود. حضور مردم ميتواند مشكلات را بردارد، مسير اصلاحات گام به گام و تدريجي است و حتي در جهت تقويت نظام است و جوانان در اين عرصه نقش ممتاز دارند.
براساس اين گزارش، كنگره جوانان اصلاحطلب با استقبال جوانان مواجه شد، بهگونهاي كه تالار تفاهم وابسته به مسجد امام موسي ابن جعفر ع. گنجايش حضور شركتكنندگان در اين كنگره را نداشت. پيش از اين قرار بود اين كنگره در سالن اجتماعات وزارت كشور كه گنجايش بيشتري دارد برگزار شود، اما سالن در اختيار آنها قرار نگرفت. جوانان حاضر در اين كنگره با سردادن شعارهايي مانند «سلام بر سه سيد فاطمي، خاتمي، خاتمي، خاتمي» و «درود بر مصدق، سلام بر خاتمي» ياد دوران اصلاحات را زنده كردند.
جوانان همچنين با خواندن سرودهاي يار دبستاني، اي ايران و مرغ سحر از حضور خاتمي در اجتماعشان استقبال كردند.
در اين كنگره كه با حضور كانديداهاي ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات شوراي شهر تهران و برخي چهرههاي اصلاحطلب برگزار شد، فيلمي از دوران اصلاحات پخش شد كه با استقبال و تشويق حاضران مواجه شد.
در اين نشست دبير كنگره، نماينده روزنامهنگاران، نماينده دانشجويان، نماينده دختران اصلاحطلب و نماينده فعالان تشكلهاي مدني به بيان ديدگاههايشان پرداختند.
جايزه "انجمن جهانى قلم"– شاخه هلند – "به خاطر فعاليتهاى حقوق بشرى، مبارزه براى حقوق زنان و فعاليت براى حقوق مساوى همه مليت هاى ايران " امسال به رويا طلوعی تعلق گرفت. اين جايزه هرسال به نويسندگانى كه آزادى خود را به خاطر "قلمشان" از دست داده اند تعلق مى گيرد. مهرانگيز كار نيز برنده سال ۲۰۰۰ اين جايزه بود.
صفحه ی ويژه ی محمد رضا شاه پهلوی، كه تا ديشب نخستين لينك در ستون لينكهای اين وبلاگ و وبلاگ بانو صفاری بود، از تارنمای آقای رضا پهلوی حذف شده است و آدرس اينترنتی آن كاربران را به اين صفحه هدايت خواهد كرد. چون منظور من (و اطمينان دارم بانو صفاری) از "The Shah of Iran" اين آقا نيست، لينك را از ستون لينكهای هر دو وبلاگ برداشتم.