Tuesday, November 20, 2007

Edward S. Herman-More Nuggets from a Nut House-Iran

"چَپ نو"، خط مقدم استعمار نو

گويا مقالهء حاج آقا دكتر شيخ حميد دباشی در باره مضحكهء دانشگاه كلمبيا چند هفته زود نوشته شده بوده، چون پروفسور "اِدوارد هِرمَن"، "چَپی"، "حقوق بشری" و دوست نزديك نوام چامسكی (ع)، در اين مقاله (‌اينجا يا اينجا) نشان می دهد كه اگر پروفسور دباشی از خود كمی صبر و بردباری نشان می دادند، می توانستند با الهام از پروفسور گری سيك، و در همان مهملات جمكرانی-استيت دپارتمنتی، چند نشان ديگر هم زده و به ديكتاتوری شيطانی ژنرال مُشرَف در پاكستان نيز سنگی پرت كرده باشند. براستی بايد مقاله را خواند تا به بی رحمی، پَستی، زور گویی و رياكاری شيادانی كه در رسانه های "آزاد"، از جمله رسانه های فارسی زبان و به اصطلاح "اپوزيسيونی" خودمان، "چَپی" معرفی می شوند پي برد!


"شاه ايران و ژنِرال مشرف براحتی در رديف ديكتاتورهای ستمكار قرار می گيرند؛ احمدی نژاد نعععع! مُشرَف با يك كودتا سر كار آمد و تا كنون از طريق فرمان حكومت كرده ("rule by decree")، و در اين ميان چندين و چند بار مردم خودش را قتل عام كرده است. شاه در كودتايی در سال ١٩٥٣ توسط آمريكا فرمانروا شد (تنها ١٨ ماه پيش از دريافت مدرك افتخاری --- يا پاداش--- از دانشگاه كُلمبيا) و از همان روز نخست بی رحمی و قصد خود در فرمانروايی ديكتاتوری را به معرض نمايش گذاشت. احمدی نژاد در انتخاباتی برای نمايندگی مبارزه كرد و پيروز شد، و ‌از نيروی محدودی برخوردار است. (‌البته لابی اسرائيل و "دست راستی ها*" بايد هم فقط شخص احمدی نژاد را مورد هدف قرار می دادند و از شپشكی هيچكاره يك ديكتاتور و هيتلری ديگر می ساختند تا اين روان پريش بتواند چنين استدلال پوچ و فريب دهنده ای را بكار گيرد.)

شكنجه گاه های شاه معروف بودند؛ مُدرن شده با ياری مشاوران سازمان سيا و اسرائيلی او و احتمالا فوق العاده تر از هر چيزی كه رژيم ايرانی پس از خروج شاه بكار برده است. تفاوت بسيار مهم ميان كسانی كه توسط رئيس دانشگاه كُلمبيا مورد تمجيد و تقبيح قرار مي گيرند به طور واضح در اين است كه دومی دشمن و آماج شناخته شدهء آمريكاست در حالی كه تمجيد شدگان منافع آمريكا را تامين می كنند. مانند نمونه های بسيار زياد رهبرانی كه [برای آمريكا] خدمت می كنند، نقص های كوچكی مانند شكنجه و ديكتاتوری كردن به طريقی مورد توجه رئسای دانشگاه كُلمبيا (يا رسانه ها) قرار نمی گيرند، در حالی كه نقص های كم اهميت تر رهبران كشورهای آماج قرار داده شده خشمی آتشين بر می انگيزد و رئيس دانشگاه كُلمبيا نگرانی ژرف خود را به هواداری از حقوق بشر و دموكراسی به نمايش می گذارد..."

-------‌
*(طيف راست آمريكا كه كارش مشخص است، ولی اگر توانستيد فقط يك مقاله، تنها يك نوشته، در ميان همهء اين رسانه هايی كه "چپی" و "سوسياليست" و "ضد بوش" و "هوادار استقلال كشورهای جهان سوم" و چه و چه معرفی می شوند و خود را "ضد" زورگويی های واشينگتون به كشورهای ديگر جلوه می دهند پيدا كنيد كه در آن نويسنده در باره ی ‌پرزيدنت بوش ---به گفته خودشان "منفور" --- گفته باشد "بوش غلط می كند و گ... می خورد به رهبر كشور ديگری دستور بدهد كه يونيفورمت را دربيار!" من را هم در ميان بگذاريد!)

0 Comments:

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.

<< Home