Sunday, April 05, 2009

federalism-balkanization--conference-republicans-brussels-eu-hassan shariatmadari

گزارشی از کنفرانس دو روزه‌ی کرکسهای "فدراليست" در بروکسل

تارنمای "حزب دمكرات كردستان ايران"/ تارنمای "پێش مهرگه" /تارنمای "القُدس"


با همکاری سازمانهای ملیتهای بدون نماینده در سازمان ملل (UNPO)، کنگره ی ملیتهای فدرال ایران و همچنین تعدادی از اعظای پارلمان اروپا در بروکسل، کنفرانسی دو روزه در اول و دوم آپریل با حضور تعدادی از اعظای پارلمان اروپا، سازمانهای مدافع حقوق بشر، شخصیت های سیاسی و اعظای کنگره ملیتهای فدرال ایران برگزار گردید.

اعضای کنگره ی ملیتهای فدرال ایران که به مدت ٤ سال است فعالیت خود را در جهت استقرار دمکراسی در آینده ی ایران و احقاق حقوق ملیتهای ایران آغاز کرده است، همگی بر این باور بودند که کنفرانس ٢ روزه ی بروکسل، بزرگترین و به لحاظ اهمیت، مهمترین کنفرانس کنگره تا بحال بوده و فضای کنگره هم جایی برای تفاهم بیشتر و انتقال شرایط و خواستهای ملیتهای گوناگون داخل ایران به مراکز حقوقی و سیاسی در سطح بین الملل بود. چیزی که از جانب پارلمان اروپا هم مثبت قلمداد شده و صریحاً اظهار کردند که: «صدای شما شنیده می شود و مسلماًجای خوشحالی است که ملیتهای گوناگون ایران، با هم و در کنار هم، با ایجاد فضایی دوستانه و قانونمند، سعی در تعالی حقوق نقض و پایمال شده شان هستند.»

روز اول کنفرانس که با سخنان آقای مارینو بوستاخین (Marino Busdachin)، دبیر کل(UNPO آغاز شد، تاکید گردید که کنفرانس فعلی، اهرمی در جهت جدا شدن یا تجزیه ی ایران نیست بلکه ایجاد فرصتی است تا با ارائه ی فدرالیسم، تعریف آن و همچنین بررسی زوایای آن، سیستمی در آینده ی ایران ایجاد شود تا هم حقوق ملیتها و کلاً حقوق بشر رعایت و محترم شمرده شود و هم ایران، متحد و یکپارچه بماند. در واقع کنفرانس، بنا به گفته ی بوستاخین حرکتی است در جهت رسیدن به جامعه ی مدرن (!!!) و مسئول در ایران.

پاولو کازاکا (Paulo Casaca)، از فراکسیون سوسیالیستهای پارلمان اروپا (از رھبران حزب سوسياليست پرتقال و عضو کميسيون ايران)، بر این باور بود که رژیم تهران نه تنها از مذهب به عنوان ابزاری در جهت سرکوب و نفی تنوعهای فرهنگی و ملی استفاده می کند بلکه از واژه ی ناسیونالیزم هم تفسیری در تکمیل ایده ی تک بعدی مذهب استفاده می کند که در کلیت خود رژیمی توتالیتر و مستبد می سازد.

مارکو پیرتوکا (Marco Perduca)، از فراکسیون لیبرال دمکراتها در پارلمان اروپا، فاش ساخت که جمهوری اسلامی از طریق سفارتش در بلژیک بارها با پارلمان اروپا تماس گرفته تا مانع از اجرا و برگزاری چنین کنفرانسی شوند.

پیرتوکا که رهبر حزب رادیکال ایتالیا هم هست بیان کرد که ساختار رژیم جمهوری اسلامی ایران، با حقوق فردی و گروهی تقابل دارد. وی البته اعتراف کرد که متاسفانه منافع اقصادی در معادلات بین الملل، مانعی در جهت ارائه ی نقض های حقوق بشری در ایران بوده است. پیرتوکا اشاره کرد که با نزدیک شدن زمان انتخابات پیش روی در ایران و در پارلمان اروپا، باید شاهد مرحله ی دیگری در جهت گیری سیاست گذاری باشد.

کنفرانس دو روزه ی بروکسل شامل ٦ پانل بود.

پانل اول: خانم سابین مایر (Sabine Meyer)، مشاور امنیتی و روابط بین الملل در اروپای آزاد و از اعظای سبزها، که ریاست اولین پانل را به عهده داشت بیان کرد که مساله ی اساسی در ایران، مساله ی حقوق ملی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که در آن نادیده گرفته شده و جای خوشحالی است که ملیتهای گوناگون در ایران بسیار فعال هستند و بهترین گزینه برای تضمین حقوق مصرح در کنوانسیون های بین المللی و رسیدن به حقوق نقض شده در ایران، سیستم تمرکززدایی و بر محور خود حاکمیتی و فدرالیسم هست (!!!).
دکتر کریستین باککه (Kristin Bakke)، مشاور پروفسر در دانشگاه لییدن (Leiden)، در بحث تئوریش راجع به تمرکززدایی اشاره کرد که فدرالیسم نوعی معالجه ی تقسیم و مرزبندی های جامعه است و امری علمی و عملی برای مشارکت و استقرار صلح و دوستی در جامعه است. وی در اشاره به جوامع کانادا و روسیه به معنای واقعی تمرکززدایی در سیاست هم اشاره کرد. در بخشهای دیگر بحث خانم باککه، سیاست فرهنگی و ادبی و اقتصادی مورد بحث قرار گرفت. وی انقلاب صلح آمیز در جامعه ی ایران را گزینه ای منطقی برای تضمین حقوق ملیتها می باشد.

دکتر کریم عبدیان از فعالین الاهواز در کنگره ی ملیتهای فدرال ایران و صنم بلوچ از حزب ملی بلوچستان، هر کدام در بحثی جداگانه در مورد تاریخ ایران روشن ساختند که از سال ١٩٢٢ میلادی با ایجاد حکومتی با ساختار متمرکز، سعی در نفی و انکار تنوع ملی و فرهنگی شده است. در رابطه با ساختار جمهوری اسلامی هم اشاره شد که دیکتاتوری مذهبی بدتر از گذشته به سرکوب جنبش ها و فعالین حقوق زنان، ملی و کلاً حقوق بشر پرداخته شد. سناتولله بلوچ، سناتور سابق ایالت بلوچستان پاکستان در بحثی آکادمیک، به ساختار جغرافیایی، دیموگرافی و تاریخ سیاسی ایران پرداخت و ریشه های بحران فعلی چه در ظاهر و چه در بستر جامعه ی ایران را مورد بررسی قرار داد و تنها را برون رفت از این بحران را، انتخاب گزینه ی تمرکززدایی و فدرالیسم دانست.

پانل دوم: در این قسمت، سناتور مارکو پیرتوکا ریاست کنفرانس را به عهده داشت و در تایید ایده ی فدرالیسم به جوامع دمکراتیک اروپا اشاره کرد. دکتر امانوئل اوتولنگی (Emmanuel Ottolenghi) هیات مدیریه ی انستیتوی ماوراء الابحار در بحثی مفصل به سیاست کشورهای غربی در دوران فعلی اشاره کرد که تغیر رفتار سران رژیم تهران در دستور کار است نه تغیر رژیم و همبستگی عمومی، نافرمانی مدنی و تقویت جنبشهای مدنی، تماس بیشتر با دولتها و مراکز وسیع بین المللی همچون میدیاها و ... بهترین راه حل برای آماده سازی و رسیدن به حقوق ملی در ایران است.

دکتر حسن شریعتمداری، دبیر کل حزب جمهوریخواه ملی به تعریف محل سکونتهای ملیتهای ایران و نقشه ی سیاسی ایران پرداخت. وی همچنین به مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل که طی قطعنامه ی ١٣٥/٤٧ در ١٨ دسامبر ١٩٩٢ ثبت شده است به حقوق ملیتهای ایران اشاره کرد.

شاهو حسینی، نماینده ی حزب دمکرات کردستان ایران در خارج از کشور، در بحثی به تاریخ ایران به ریشه های سرکوب جنبش های ملی در ایران پرداخت و به عنوان راه حل، فدرالیسم و سیستم دولتی نامتمرکز را پیشنهاد کرد که با وجود آن، هم دمکراسی تضمین می شود و هم اطمینان حاصل می شود که حقوقی نقض نخواهد شد (!!!). یاسین قوبیشی از فعالین سیاسی اهواز و عبدالستار دوشوکی از بنیانگذاران جبهه ی متحد بلوچستان در ایران، هم به اهمیت فدرالیسم و راه رسیدن به آن پرداختند.

درپانلهای بعدی ناهید بهمنی نمایده کومله در کنگره ی ملیتهای ایران فدرال، ناصر مستشار از فعالین اهوازی (اينجا)، دکتر ضیاء صدرالاشرافی، جامعه شناس و عضو آذربایجانی در کنگره ی ملیتهای ایران فدرال، هدایت سلطان زاده عضو هیات مدیریه ی جنبش دمکراتیک فدرال آذربایجان، ناصر ایران پور، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، دکتر گلمراد مرادی، عضو هیات مدیریه انجمن قلم ایران در تبعید، پروفسور علی علی التایی، از دانشگاه شاوو، دکتر افراسیاب شکفته از فعالین فرهنگی مدنی کردهای خراسان، خانم امال فان هیس، از سازمان عفو بین الملل، فاخته زمانی، مدافع حقوق زندانیان آذربایجانی، عبدالله حجاب، نماینده‌ی حزب دمکرات کردستان ایران در سازمان ملیتهای بدون نماینده در سازمان ملل، سیریا دادیار، از حزب مردم بلوچستان، غلامرضا حسین بور، از فعالین بلوچ، ناصر مبارکی از فعالین بلوچ، کیانوش توکلی از سایت ایران گلوبال، مونیر منگال، از فعالین بلوچستان پاکستان، عبدالله مهتدی، دبیر کل کومله ، کاظم مجدم، از فعالین اهوازی، سخنرانی کردند.

آنچه که در مجموع بحث ها تاکید شد، تلاش برای رسیدن به جامعه ای دمکراتیک و آزاد از راه تمرکز زدایی و خود حکومتی و فدرالیسم با حفظ وحدت و یکپارچگی کشور. تاریخ گذشته ایران شاهد پیش زمینه های حکومتهای غیر متمرکز است که از ٨ دهه ی اخیر و با ایجاد حکومتی متمرکز، سعی در نفی تنوعهای ملی، فرهنگی، نژادی و زبانی شد. که با نگاه با کارنامه ی جمهوری اسلامی این امر بیش از پیش محرز و بدیهی تر است. فدرالیسم نه تنها سیستمی است که در آن قدرت تقسیم می شود بلکه خود پیش زمینه مشارکت فرهنگی و سیاسی است.

در پایان کنفرانس، قطعنامه ای صادر شد که در آن به طور خلاصه به نکات زیر اشاره شده است:

---تشکر از اعظای پارلمان اروپا و جوامع بین الملل در حمایت از کنفرانس و کمپین دمکراسی در ایران.
---اظهار خوشحالی از موفقیت کار کنفرانس با توجه به تلاش جمهوری اسلامی در منحل کردن آن.
---تاکید بر حفظ تمامیت ارضی کشور و تلاش برای انتقال مسالمت آمیز در جهت دمکراسی و بدور از هر نوع تلاش جدایی طلبانه.
---درخواست از مقامات ایرانی که به نسبت تعهدات بین المللی در رعایت حقوق فرهنگی، اقتصادی، زبانی و مذهبی متعهد باشند.
---درخواست از جوامع بین الملل در حمایت از جامعه ی مدنی در ایران در جهت ایجاد رسانه ی مستقل و بی طرف که دارای زبان ملیتهای گوناگون ایران باشد و به سکولاریزم و حقوق بشر متعهد باشد.
---درخواست از اتحادیه ی اروپا برای حمایت همه ی نهاد و جوامعی که وابسته به مذاهب و ملیتهای گوناگون باشد.
---درخواست از جوامع بین المللی در حمایت از جنبش برابری حقوق زن و مرد و رعایت اصول اعلامیه ی جهانی حقوق بشر.
---تاکید بر اینکه دمکراسی در ایران نهادینه نخواهد شد مگر اینکه مساله چند ملیتی و مشارکت آنها در امور سیاسی و تصمیم گیری کشور محرز شود.

پايان

البته در گزارشی ديگر از شخصيت هايی چون آنجليکا بر (Angelika Beer)،عضو ارشد حزب سبزھا و عضو فراکسيون اتحاد آزاد ليبرال دموکراتھا، مارکو کپاتو (Marco Cappato)، عضو پارلمان اتحادیه اروپا از ايتاليا و معاون پارلمان اروپا و ھمچنين عضو ھيئت روابط کشورھاى شرق، و گراھام واتسون (Graham Watson)، عضو پارلمان اروپا از بريتانيا و رئيس فراکسيون اتحاديه آزاد ليبرال دموکراتھا، و "بارونِس" اِما نيکولسون (Emma Nicholson)، عضو پارلمان اروپا از بريتانيا و عضو کميسيون ايران و رئيس کميسيون عراق در پارلمان اروپا، نيز نام برده ميشود، كه گرچه بنابر گزارش بالا در اين كنفرانس حضور نداشته اند، ‌از برگزاری آن و از "چند مليتی" بودن ايران با خبر بوده اند.

1 Comments:

Anonymous ذره بین said...

سرباز کوچک گرامی:

این توطئه گرانِ بی شرم در کانادا هم در حال فعالیت هستند و "چپی های روشنفکر" هم مانند سگهای پاسپان از این بساط معرکه گیری پاسداری میکنند! نگاه کنید در این سی و چهار سال گذشته به آنچه ارباب جراید در دنیای غرب آغاز کرد برای ویرانی ایران. آنوقت یک مشت گوساله ی "تحصیلکرده" پشت این بساط مار گیری ایستاده اند تا هر جا کسی پیدا شد تا اساس این شامبولتی بازی را مورد پرسش قرار دهد، همین مزدوران جیره خوار دوره اش کنند و بهش هزار جور انگ "ناسیونالیست" بودن و "افراطی" بودن بزنند و "شوونیستش" بنامند! مگر ما توقع داریم که کنگره اروپا و دیگر منفعت جویان به نفع "ملیتهای گوناگون ایرانی" گامی بردارند؟ اصلن در کدام کتابی آمده است که ایران از ملیت های گوناگون تشکیل شده که ما از آن بی خبریم ولیکن کنگره اروپا و مشتی مزدور از آن خبردار؟ چرا تیره های مختلف ایرانی که از جمله ماد، پارس، و آریائیان هستند را در این چنین زمانی دوباره تبدیل به "ملیتهای ایرانی" کرده اند؟ چون میخواهند ایران را ایرانستان کنند! و این را محمد رضا شاه پهلوی نیز بارها به گوشزد کرده بود، اما چون "ما" ایرانیان از پادشاه بدمان می آمد لذا سخنانش را هم ناچیز شماردیم و خود را زبل نامیدیم که نشان غرور ملی را زیر پا گذارده و برای به ریاست رساندن بچه آخوند و دزد و چاقوکش و لات سابق ان قلاب کردیم، چون در کتابها آمده بود که انقلاب پدیده ایست غیر قابل پیش بینی که به حول و قوه الهی و توسط معجزات ماوراء الحدود انجام پذیر است.

1:04 AM  

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.

<< Home