Friday, October 22, 2010

hamid dabashi akbar ganji ahmad sadri NIAC gary sick

نامه‌ی آرامش دوستدار به یورگن هابرماس

"پنجاه سال طول کشید تا شاه، با وجود خطاهای بزرگ سیاسی، که قطعا به بزرگی خطاهای سیاسی ما انتلکتوئل‌ها نبودند، و پدر او بنیادگذار ایران نوین، کشور ما را به آستانه‌ی زندگی شهروندی متمدنانه رساندند. حاصل زحمات آنان را جمهوری اسلامی در ظرف سی سال نیست و نابود کرد: از نظر اقتصادی، اداری، فرهنگی، حقوقی و اخلاقی..../ ...ایران از نواسلامی ‌شده... / ... آسان‌ترین راه برای کسب «صلاحیت فلسفی» نزد ما عموما این است که هر سوراخ سنبه‌ای از افاضات دانشمندانه‌ی خود را، چه شفاهی و چه کتبی، با نام فیلسوفان غربی پرکنیم. اثر این شیوه در اعتباراندوزی، بیشتر خواهد شد اگر از فیلسوفان مدرن بگوییم و بنویسیم یا از مکتب‌های فلسفی نام ببریم. زرنگ‌تر از همه میان ما آن‌هایی هستند که «نام» مفاهیم یا تئوری‌های این فیلسوفان را نیز به رخ می‌کشند..."

-----------------‌
شيخ يورگن گنجی: "انصاف علمی و فلسفه و روشنفکری حکم می کرد که آقای دوستدار به جای اين گونه بی پروا سخن گفتن..."

حميد دباشی، احمد و محمود صدری و شركا *: "آرامش دوستدار نه از سوی ايرانيان بلکه تنها از سوی خويش سخن می‌گويد و آن‌چه می‌گويد تنها نمايان‌گر ابتذال تخيلات شخص اوست... آقای دوستدار از يکسو برای پيشرفتهای دوران پهلوی، که به گمان ايشان ايران را به آستانه تمدن طلائی رساند اظهار دلتنگی می کنند و از سوی ديگر اسلام را خطری بی بديل برای سلامت جامعه بشری می شمارند."

محمد جلالی چيمه (م. سحر): "از سر اتفاق نامه دوسه تن از فضلای دانشگاه رفتهء ایرانی را دیدم که آنها هم شتاب به خرج داده بودند تا به این فیلسوف غربی بگویند : «مراقب باشد و گول این بی سواد راسیست کینه جو را نخورد. اسلام عزیز اینجورها هم که این بابا به شما گفته است خشونت طلب و آدم کش نیست» در هر صورت من این شتابناکی برخی«روشنفکران» ایرانی را که در نامه نگاری به بزرگان با یکدیگر سابقه می دهند ، اندکی رقت آور یافتم و این چند بیت ارتجالا همینجا زیر نامه آنها قلمی شد و شما را هم در خواندن آن مشارکت می دهم "

*
حميد دباشی، خدمتكار گری سيك، در بايگانی وبلاگ؛ و اينجا
‌احمد صدری ؛ با مصباح يزدی و ديگر دوستان ديرينه: اينجا و اينجا ؛ در "هفتهء سبز"
محمود صدری

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

در مورد احمد صدری کم لطفی‌ کرده‌اید. حق بود از این گفتگوی ایشان هم چند تکّه بلند نقل میکردید که در آرشیوتان بماند، یا دست کم به آن لینک میدادید
http://www.bashgah.net/pages-45667.html
http://www.bashgah.net/pages-45668.html

2:17 AM  
Blogger سرباز كوچك said...

دوست گرامی، حق با شماست. از شما بسيار سپاسگزارم. هر دو لينك را در يادداشت گذاشتم.

10:26 AM  

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.

<< Home