Tuesday, February 24, 2009

ashkan razavi-jebhe melli-Ali Mirfetros

اگر لفاظی ها، شعارهای كيلويی، صفت های پايان ناپذير، تهمت های بيپايه، و همهء فرضیات و خيال بافی های اين نوچهء عبدالله شهبازی را از آنچه كه در "سایت خبری جبهه ملی ایران، پرببنده ترین سایت نیروهای ملی" منتشر شده برداريم، فقط همان "اشكان رضوی" ميماند و لينكش به "استاد ارجمند"!

ولی بخشی كه توجه من را جلب كرد، آنجاست كه اين روان پريش، كه يك لِنگ در "جبهه ملی" دارد و لِنگی هم در مستراح "سكولاريسم نو"، می نويسد:

"و اما آنچه که مایه بسی تاسف و شگفتی است گرفتار آمدن عده ای جوان در چنبره اندیشه های ارتجاع مغلوب است که به نام پژوهش و واکاوی تاریخ حاضرند چشمان خود را بر روی واقعیتهای موجود تاریخی بسته و دچار شیفتگی چهره بزک کرده مستبدان پیشین شوند و گویی آزادی مورد نیاز این قشر نیز همانا دایر بودن کاباره ها و دیسکوها و می بارگی و برهنگی در رژیم پیشین بوده..."

+
دو پاسخ به یک ملّی‌نمای پریشان‌گو

ادبیّات بسیجی

4 Comments:

Anonymous Anonymous said...

amaan az shoma exteremisthayeh moteaseeb keh mojeb shodid shah mashrooteyato tatil koneh

7:15 AM  
Anonymous Anonymous said...

سرباز کوچک گرامی:

امثال این آدمهای کوته اندیش و معز باخته تا آخرین قطره خونشان از آن اراجیفی که بدان معتقدند دفاع می کنند و از حماقت دست بر نخواهند داشت. انتقادات اینها از اوضاع "اخلاقی" جامعه "دموکرات" تاثیر گرفته از عقده های شخصی این انسانهای خوابزده است، و بهمین جهت نیز در بحثهای "سیاسی و اجتماعی و تاریخی" دچار لغزاشها، و گرفتار مغاطلات مختلفند. اینها با خودشان در جنگند و ستیزشان با خودشان است، اما شوربختانه سم پاشیهایشان جز آلودگی بهمراه ندارد.

با سپاس از پویائی و استواریت

5:41 PM  
Blogger سرباز كوچك said...

با درود به كتايون گرامی،

از ديد روان شناسی سخنان شما كاملا درست است. ولی براستی برای من، باور اينكه تلاشهای روزانه و سيستماتيك اينان به مدت چند دهه برای (نه فقط سياه جلوه دادن، كه) محو ٥٧ سال از تاريخ ميهنمان فقط از روی "عقده های شخصی" سرچشمه ميگيرد بسيار دشوار است، كتايون جان. بويژه با اين آگاهی كه اربابان بين المللی اينان هم در چند دهه گذشته به همين كار مشغول بوده و ميباشند. کوته اندیشان و مغز باختگان و ايرانيان خوابزده، قربانيان اينان را ميگويند، كه با دست خود ميهنشان را از يك پادشاهی كهن و سرافراز به يك توالت اسلامی تبديل كردند گرامی، نه خود اينان را كه كوششهايشان با آگاهی كامل صورت ميگيرد.

از پيامهايت مانند هميشه سپاسگزارم كتايون گرامی.

9:48 PM  
Anonymous Anonymous said...

سرباز کوچک گرامی با سپاس از پاسختان:

البته که کوششهای اینان با آگاهی انجام میگیرد، ولی باور کنید اینها با "آگاهی" کاری را انجام نمیدهند. اینها اگر از قدرت داوری بیغرض برخوردار بودند و تمام بدبختیهای ملی را به حساب "پادشاه" نمیگذاشتند، به بالاترین نماد غرور ملی، "پادشاهی،" پشت نمیکردند. به پادشاهی های اروپائی نگاه کنید، همه منتقد دارند، اما منتقدین احمق ندارند. آدم فروش ندارند، تحریف کننده تاریخ ندارند، چرا؟ چون نمیخواهند با "عوام" سر و کار داشته باشند، آحاد ملتشان را هم "یتیم " فرض نمیکنند، و در نتیجه بر علیه "پادشاه" و "مملکت" توطئه نمیکنند، و قابل خرید و فروش هم نیستند. اما اینهائی که ملت ایران با آنها سرو کار دارد، موجوداتی عجیب و غریبند که تاریخ را انکار میکنند، که "حق" را انکار میکنند، که بخاطر منافع شخصی هر کاری میکنند. اینها با "دیکتاتور" مخالفت میکنند در حالیکه "دکتر محمد مصدق" را می پرستند. اینها از انتقاد حرف میزنند در حالیکه الفبای نقد را نمیدانند. آیا شما فکر میکنید که چنین موجودات کوته اندیشی قادرند که با "آگاهی" کاری را انجام بدهند؟ حرف من این نیست که از محمد رضا شاه پهلوی و رضا شاه بزرگ انتقاد نکنید، نه، اگر جایش هست "انتقاد" بکنید نه اینکه تیشه به ریشه ملتی بزنید که تا خرخره در مذهب غرق است و در آن خاورمیانه ی وامانده در حال دست و پا زدن است برای ایرانی ماندن.

تارنمای شما را برای بازتاب راستیها دوست دارم؛ حتی اگر خیلی ها از این راستی ها روی گردان باشند! سرانجام باید به اشتباه خود اعتراف کنند و یا تا ابدالدهر در جهل مرکب بمانند.

12:58 AM  

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.

<< Home