Caspian-Mazandaran-poem
در خيزش و نداد هرمز عليه تازيان
"زنان شوهران [ عرب] را ميگرفتند و از خانه بيرون آورده و به دست مازندرانيها ميدادند از حد گيلان تا تميشه، به يك روز از كسان خليفه خالي گرديد."
(تاريخ رويان ـ اولياء الله آملي ـ چاپ تهران)
به مازندراني، لاله گون كوي و دشت
به فرمان ونداد هرمز گسب
زني، شوي تازي اگر داشتي
به مشكويش، آسوده نگذاشتي
گرفتيش و بسته، كشيدي به كوي
كه خون ريزدش، مردم كينهجوي
چنان شد كه از خشم رزمآواران
ز تازي تهي گشت، مازندران
(مازيار ـ موجي)
0 Comments:
Post a Comment
Note: Only a member of this blog may post a comment.
<< Home