Islamist propaganda against Reza Shah the Great-masoud behnoud
"شهيد مدرس و نخست وزيري رضاخان"
مركز اسناد منجلاب اسلامي*
"كسي تصور نميكرد كه يك قزاق بيسواد با خانوادهاي گمنام و بي نام و نشان بتواند به مقامي بيش از وزارت جنگ و سردار سپهي ترقي كند. اما پادشاهي رضا ميرپنج در آن زمان به يك شوخي بيشتر شبيه بود اما اين شوخي به واقعيت پيوست و حدود ١٨ سال سايهي شوم خود را بر بالاي سر مردم گستراند..."
"[رضا پالاني] ابتدا افراد روشنفكر و آگاهي مانند مدرس را به شهادت رساند [و]حتي دوستان قديمي خود ... را نيز از دم تيغ گذراند. زماني كه بيشهي ايران از شيران خالي شد، او شروع به غارت و چپاول نمود . چنين غارتي از سوي اشغالگران ايران نيز بيسابقه بود....ثروتي كه رضاخان در مدت سلطنت خود به دست آورد افسانهاي است... سپردهي رضا شاه در بانكهاي خارجي مبلغ سيصد و شصت ميليون دلار حدس زده ميشد...مبلغي كه رضاخان به اندوخت آن اعتراف كرده يك ميليون و ششصد و بيست هزار كيلو طلاست..."
"اينكه چگونه يك فرد توانسته در مدت كوتاهي ١٦٢٠٠٠٠ كيلوگرم طلا جمع نمايد، جاي شگفتي است، اما از طرفي هم ميتوان حدس زد كه چگونه مردم ايران تحت فشار قرار داشتند. سرانجام رضاخان مجبور شد تمام اموال و ثروت خود را رها كند و به تبعيدگاه برود. در تبعيد رضاخان دچار فلاكت و خواري شد و آخر عمر خود را با رنج فراوان به سر برد و سرانجام در تنهايي مرد...يقينا روح شهيد مدرس در چنين موقعيتي حاضر و شاهد بوده است و ناظر يكي از خفتبارترين مرگها ميشود. سرانجام رضاخان ساعت شش صبح روز چهارشنبه چهارم مرداد ١٣٢٣ با مرگ ملاقات ميكند. در اينكه مرگ سرانجام به سراغ هر كسي ميرود بحثي نيست . اما به دو صورت ميتوان با مرگ ملاقات كرد آن طور كه شهيد مدرس به لقاء خدا رسيده و اينگونه كه رضاخان مرد و آنچه بايد عبرت آموز باشد اين است كه : سياستمداران كدامين راه را انتخاب ميكنند؟"
* البته با كتاب "از سيد ضيا تا بختيار"، نوشته مسعود بهنود، در فهرست "مراجع".
1 Comments:
اگرامثال بهنود بتواند داستانهایی از "فلاکت و خواری" خودشان در غربت ، و لیس زدن چکمه خوارج و بیگانگان در ینگه دنیا، و چگونگی مقابله با عزرائیل برای آیندگان سخن بگویند، بنده برای همیشه دست از نوشتن بر میدارم.
Post a Comment
Note: Only a member of this blog may post a comment.
<< Home