Wednesday, March 28, 2007

300 the movie-Iran-Islamic Republic

برای پيشگيری از هر گونه سوء تفاهم، يادداشت ديگری را در رابطه با فيلم ٣٠٠ لازم می بينم، چون شوربختانه برخی از تفسيرهايی كه از دوستان در اين باره خوانده و شنيده ام موجب حيرت و شگفتی من شده است! گويا تحليلگران به اصطلاح "اپوزيسيونی" آنچنان به اربابانشان وابسته هستند كه حتی شهامت بدگويی از و برچسب ضد ايرانی زدن بر يك فيلم هاليوودی را هم ندارند:

"هنوز فيلم را نديده ام، ولی شخصا ده دلار به جيب تهيه كنندگانش خواهم ريخت و آنگاه نظر می دهم! شما هم نفری ده دلار كمك كنيد!" ...

حتی يك فيلمساز ايرانی در برونمرز، كسی كه بايد از انگيزه سياسی تهيه كنندگان اين فيلم آگاه باشد، آنهم فيلمی به كثيفی كثيفترين فيلمهای آلمان نازی، نوشته بود: "مگر خشايارشاه یک متجاوز نبوده که به زور و قدرت نظامی میخواسته جهان گشایی کند؟"

بله، اگر "روشنفكرانمان" نام حتی يكی از جانباختگان ارتش ميهنشان در يورش متجاوزانه ی روس و انگليس در ١٩٤١ را ندانند، "الحمدالله" در به ياد آوردن "تجاوز" خشايارشا به مرزهای بسيار مُشَخّص جمهوری دمكراتيكِ فدرالِ خلق يونان در ٢٠٠٠ سال پيش مشكلی ندارند!!

البته دوستانی را كه در نظر دارم ضد ايرانی بودن اين فيلم هاليوودی را انكار نمی كنند، و از اين دسته نيستند، ولی همزمان با پذيرش اين نكته می افزايند ٣٠٠ "فقط" يك فيلم است (!)، و توصيه می كنند كه ايرانیان واكنشی از خود نشان ندهند چون "جمهوری اسلامی و نوكرانش در اين بازی حضور دارند"! يعنی همان استدلالی كه پس از حکم مصادره ی اشيای باستانی ايران در دانشگاه شيکاگو نيز بكار بردند. يعنی دو دستی تحويل دادن صحنه به جمهوری اسلامی!

بر خلاف اين دوستان، از ديدگاه من اگر فيلم ٣٠٠ يك فيلم ضد ايرانی است، كه هست، ايرانيان بايد خشم خود را نسبت به آن نشان بدهند، و اين واكنش را كارداد طبيعی يك ملت زنده تلقی می كنم، چه جمهوری اسلامی سر كار باشد چه نباشد. اگر جمهوری اسلامی وارد اين بازی شده، دليلش، يك، امكانات آنها، دو، نبود اپوزسيون، و سه، كم كاری و سهل انگاری ما است.

1 Comments:

Blogger Winston said...

بسیار حرف درستی زدید

10:34 PM  

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.

<< Home