Wednesday, November 15, 2006

Monir Taha

ضحاکی که خون آدم خورد و خونخواری چنین آدم ندید

"حسین فاطمی ، شکار گردن افراخته و لقمه بسی سنگین تر از اشتهای مغز سبک محمد رضا شاه به دام افتاد و به ضرب ساتور میرآخوران و چاقوکشان دربار و به فرمان ضحاک گرسنه و خونخوار شقه شقه شد . ضحاکی که خون آدم خورد و خونخواری چنین آدم ندید . این خونخوار آدمی‌خوار هرگاه از خشم ملت و دل ناگرانی اربابانش نمی‌هراسید مصدق را هم می‌کشت . ولی چه کُنَد بینوا ،که فروش رفته بود و غلامی گوش به فرمان و دست به دامان بیش نبود . بیچاره بیمایه‌ای که برای نابودی مصدق بیشتر از بودِ پادشاهی خود می‌کوشید . به گوشش رسانده بودند که : مرحبا بوزینه عنتر گشته‌ای / کدخدا بودی کلانتر گشته‌ای . و بدینسان شب پره وار بازیگر میدان شده بود و قرص ماه را که تا به امروز در تاریخ ایران می‌درخشد و جاودانه خواهد درخشید‌ ، نمی‌دید. که سفله خداوند هستی مباد . امروز نیز فکر جاودانگی و محبوبیت مصدق و یارانِ صدیق و صادقش چون دکتر حسین فاطمی مانند خوره‌ای مغز علیل ته مانده ها و پس مانده های پهلوی را سوراخ می‌کند که هر یک قارقارکی به دست گرفته آنچه باد هواست در آن می‌دمند که قبول راستی و اعتراف به نامردی ، مردانگی و درستی می‌خواهد و باد هوا این هر دوان ندارد..."


"شاعر ملی و آزادیخواه"، "دكتر منیر طه".

0 Comments:

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.

<< Home